( صفت ) دارنده تاج تاجدار . یا صاحب افسر گردون . عیسی ع .
صاحب افسر
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
صاحب افسر. [ ح ِ اَ س َ ] ( ص مرکب ) تاجدار :
قامت صاحب افسران حلقه افسری شده
برده سجود افسرش با همه صاحب افسری.
قامت صاحب افسران حلقه افسری شده
برده سجود افسرش با همه صاحب افسری.
خاقانی.
فرهنگ عمید
صاحب تاج، دارای افسر، تاجدار.
* صاحب افسر گردون: [قدیمی، مجاز] حضرت عیسی.
* صاحب افسر گردون: [قدیمی، مجاز] حضرت عیسی.
صاحب تاج؛ دارای افسر؛ تاجدار.
〈 صاحبافسر گردون: [قدیمی، مجاز] حضرت عیسی.
کلمات دیگر: