(چَ ) (اِمر. ) لحاف .
شادیچه
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
شادیچه. [ چ َ / چ ِ ]( اِ مرکب ) بالاپوش باشد و آن را به زبان تازی لحاف گویند. ( فرهنگ جهانگیری ). بالاپوش و لحاف را گویند. ( برهان قاطع ). و بعضی گفته اند جبه پنبه آکنده و جامه ٔسطبر کار یمن است. ( انجمن آرای ناصری ) :
چو بالش از همه کس بر سر آیم ار باشد
دمی بزیرم شادیچه چون نهالیچه.
زندوافش همچو اسقف زندخوان آمد پدید.
چو بالش از همه کس بر سر آیم ار باشد
دمی بزیرم شادیچه چون نهالیچه.
پوربهای جامی ( از فرهنگ جهانگیری ).
تا گل از شادیچه رومی برون آمد به باغ زندوافش همچو اسقف زندخوان آمد پدید.
سراج سکزی ( از انجمن آرای ناصری ).
فرهنگ عمید
۱. رختخواب، لحاف.
۲. بالاپوش.
۲. بالاپوش.
کلمات دیگر: