weak luKewarm
فاتر
فارسی به انگلیسی
عربی به فارسی
نيم گرم , ولرم , ملول , غير صميمي , بي اشتياق , سست
فرهنگ فارسی
سست، ضعیف، ازجوش افتاده
( صفت ) سست زبون . یا آب ( مائ ) فاتر . آب نیمگرم . یا خاطر فاتر . هوش کند و کم ادارک .
( صفت ) سست زبون . یا آب ( مائ ) فاتر . آب نیمگرم . یا خاطر فاتر . هوش کند و کم ادارک .
فرهنگ معین
(تِ ) [ ع . ] (ص . ) ۱ - سست ، ضعیف . ۲ - آب نیم گرم .
لغت نامه دهخدا
فاتر. [ ت ِ ] ( ع ص ) سست. زبون. ناتوان. || آب فاتر؛ آب نیمگرم. || خاطر فاتر؛ هوش کند و کم ادراک. ( ناظم الاطباء ). || طَرْف فاتر؛ چشمی که حدت نظر نداشته باشد. ( از اقرب الموارد ). رجوع به فترت شود.
فرهنگ عمید
۱. سست، ضعیف.
۲. نیم گرم، ولرم.
۲. نیم گرم، ولرم.
دانشنامه عمومی
فاتر (باواریا). فاتر (باواریا) (به آلمانی: Pfatter) یک شهر در آلمان است که در بایرن واقع شده است.
فهرست شهرهای آلمان
فاتر ۴۸٫۱۴ کیلومترمربع مساحت دارد ۳۲۶ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
فهرست شهرهای آلمان
فاتر ۴۸٫۱۴ کیلومترمربع مساحت دارد ۳۲۶ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
wiki: فاتر (باواریا)
پیشنهاد کاربران
بی حال
کلمات دیگر: