کلمه جو
صفحه اصلی

راحله

فرهنگ اسم ها

اسم: راحله (دختر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: rāhele) (فارسی: راحله) (انگلیسی: rahele)
معنی: کوچ کننده، مؤنث راحل، ( عربی ) ( مؤنث راحل )، راحل

(تلفظ: rāhele) (عربی) (مؤنث راحل) ، ← راحل .


فرهنگ فارسی

ستوربارکش، شترقوی که مستعدبرای سواری است
۱ - ( اسم ) مونث راحل . ۲ - مرکب و ستور سواری و بارکش جمع رواحل : [[ بی زاد و زاحله سفر کرد ]] .

فرهنگ معین

(حِ لِ ) [ ع . راحلة ] (اِ. ) مَرúکب ، چهارپای بارکش .

لغت نامه دهخدا

( راحلة ) راحلة. [ ح ِ ل َ ] ( ع ص ) تأنیث راحل. رجوع به راحل شود. || ( اِ ) ستور بارکش. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). شتر سواری. ( دهار ) ( غیاث ). هی البعیر القوی علی الاسفار والاحمال. ( منتهی الارب ). نجیب صالح از ابل که بار شود. ( از اقرب الموارد ). قوی بر اسفار و احمال ( یکسان در مذکرو مؤنث ). ( از اقرب الموارد ). ج ، رواحل. ( اقرب الموارد ). او النجیب الکامل الاوصاف یستوی فیه المذکر و غیره وهاؤه للمبالغة. ( منتهی الارب ). مرکب خواه نر باشد خواه ماده. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ) :
ای مانده درین راه گذر راحله ای ساز
از علم و زپرهیز که راهت به قفارست.
ناصرخسرو.
روز جوانی گذشت موی سیه شد سپید
پیک اجل دررسید ساخته کن راحله.
سنایی.
یکی را پسر گم شد از راحله
شبانگه بگردیددر قافله.
سعدی ( بوستان ).
سه شبانه روز آنجا بماندم روز چهارم مرد اعور را دیدم که بر راحله ای می آمد چون درنگریستم اثر آگاهی در وی بدیدم با شتر اشاره ای کردم توقف کن در ساعت دو پای اشتر بخشک بر زمین فرورفت و به ایستاد. ( تذکرة الاولیاء ). یجدون الناس کابل ماءة لیس فیها راحلة. ( حدیث )؛ ای الناس کثیر و المرضی منهم قلیل ، مردم بسیارند شخص پسندیده کم. ( منتهی الارب ).

راحلة. [ ح ِ ل َ ] (ع ص ) تأنیث راحل . رجوع به راحل شود. || (اِ) ستور بارکش . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ). شتر سواری . (دهار) (غیاث ). هی البعیر القوی علی الاسفار والاحمال . (منتهی الارب ). نجیب صالح از ابل که بار شود. (از اقرب الموارد). قوی بر اسفار و احمال (یکسان در مذکرو مؤنث ). (از اقرب الموارد). ج ، رواحل . (اقرب الموارد). او النجیب الکامل الاوصاف یستوی فیه المذکر و غیره وهاؤه للمبالغة. (منتهی الارب ). مرکب خواه نر باشد خواه ماده . (آنندراج ) (غیاث اللغات ) :
ای مانده درین راه گذر راحله ای ساز
از علم و زپرهیز که راهت به قفارست .

ناصرخسرو.


روز جوانی گذشت موی سیه شد سپید
پیک اجل دررسید ساخته کن راحله .

سنایی .


یکی را پسر گم شد از راحله
شبانگه بگردیددر قافله .

سعدی (بوستان ).


سه شبانه روز آنجا بماندم روز چهارم مرد اعور را دیدم که بر راحله ای می آمد چون درنگریستم اثر آگاهی در وی بدیدم با شتر اشاره ای کردم توقف کن در ساعت دو پای اشتر بخشک بر زمین فرورفت و به ایستاد. (تذکرة الاولیاء). یجدون الناس کابل ماءة لیس فیها راحلة. (حدیث )؛ ای الناس کثیر و المرضی منهم قلیل ، مردم بسیارند شخص پسندیده کم . (منتهی الارب ).

فرهنگ عمید

۱. ستور بارکش.
۲. شتر قوی مستعد برای سواری دادن یا بار کشیدن.

دانشنامه عمومی

مهاجر، سفرکننده، کوچ کننده


وفا دار نسبت به عشق خود نام زنی که در روز عروسی با لباس عروس برای همراهی عشقش به صحرا کربلا رفته و به درجه بالای شهادت دست یافت


مونث راحل به معنی بانوی مسافر


مونث راحل، کوچ کننده، سفر کننده


راحل عربی مهاجر راحله عربی مؤنث راحل راحیل عبری نام همسر یعقوب (ع) و مادر یوسف (ع)، راحیل یعنی پاک و معصوم و به عربی یعنی مسافر از ریشه رحل


راه بی پایان و طولانی که هیچ وقت تمام نمی شود.


پیشنهاد کاربران

ینی کوچ کننده و مسافر
شتر بارکش چ معنی میده آخه


راحله مونث راحل به معنی مهاجر، مسافر

خیلی مزخرفه باید معنیش بانوی مسافر باشه نه شتر بارکش

مسافر زن

بانووووی مسافر

راحله یعنی توشه راه

کوچ کننده.
شتر قوی که خودش اسم داره حیف اسم به این قشنگی نیست که اینقدر بد معنی بشه؟؟؟

راحله =ستوده صبر و بردباری
راحله بانوی مسافر
من اسمم راحله هستش و از اینکه معنی اسمم بمعنای شتری قوی باشه خیلی ناراحت میشم . . .

راحله در زبان عرب به نوعی از شتر گویندکه جهت حمل بار یا مسافر بکارگرفته میشود

راحله یعنی کوچ کننده

یعنی بانوی مسافر مهم نیت چیه ولی دوستش دارم

کوچ کننده بانوی مسافر اینکه میگن یعنی شتر خیلی بی ادب هستن

بانو مسافر، سپیده صبح، کوچ کننده

اسمم خیلی دوست دارم ولی بنظرم معنیش بیشتر به بانوی مسافر نزدیک تر چون مونث راحل یعنی کوچ کنندس.
معنی شتر قوی وستور بارکش خیلی درک نمیکنم ربطش چیه

بانوی مساااااااافر

مسافر و کوچ کننده

راحله ازرحل میاد به معنی مسافر سفرکننده مرکب وشترواینادیگه چی هستن نوشتین

نام راحله به معنای بانوی مسافر است

راحله به معنا مهربان

راحله مونث راحل و راحل به معنای رحلت کرده سفر کرده کوچ کرده و . . . هست همانطور که بار ها شنیده ایم امام راحل.

رک. راحلة

راه راست، هدایت شده، قوی

معنی اسم راحله کوچ کننده است

راه راست و کوچ کننده نیز معنی می دهد

کوچ کننده

تاریکی

مسافر: )

معنی راحله سفر کرده و کوچ کننده است. ( مهاجر )

به معنی مسافر و کوچک کننده

بانوی مسافر

راه حل

بانوی مسافر ، کوچ کننده


به معنای کوچ کننده

دختر مسافر در شب که تنها سفر میکند

بهتر بود بنویسید :
دختری که تنها مشکلاتشو به دوش میکشه یا درحال سفر کردنه
به نظر من این کاربردها و خصوصیات ذاتی شتره که معنی اصلی اسم راحله رو تعیین میکنه
چون شتر یه حیوون فوق العاده قوییه و شرایط سخت رو تحمل میکنه و ناراحتی رو بروز نمیده به این خاطر مردم واسه سفرای صحرایی ازش به عنوان بارکش استفاده میکردن
حالا این موضوع در مورد بعضی آدما هم صدق میکنه : یه ادم صبور و دلسوز و سختی کشیده بقیه آدما ازش کمک میگیرن
در واقع دلسوز ملته و بار غم همه رو به جوون میخره ولی کسی قدرشو نمیدونه و درکش نمیکنه


کوچ کننده هس شتر چیه دیگه

زن سفر کرده

بنظرم راحله یعنی زن استوار و محکم که رو پا خودش وایساده. . . .

تاجایی که شنیدم کوچ کننده، حیف این اسم قشنگ که درلغت نامه به معنی شترقوی است

بانوی تنهای مسافر


بانوی، مقاوم
بانوی مسافر

این اسم به معنای بانوی مسافر است نه شتر بار کش اینگونه معنا در فرهنگ لغت معین ممکنه خیلیا رو ناراحت بکنه واز اسمشون بدشون بیاد. اسم راحله درواقع عربیه و درفارسی اینگونه معنی شده.

کوچ کننده
ای کاش این معنیای بیمحتوارو از لغت نامه حذف کنید که این اسم بدعث تمسخر ی عده کم عقل نشه

حله یعنی کاروان. راحل یعنی سفر کرده. ه تانیث هم که نشانه زن بودن.
پس راحله. . . یعنی زن مسافر.
اینکه در قدیم کاروان سفر توسط شتر و اسب بوده. . دلیل نداره که معین اینجوری معنی کنه. . پس لابد به معنی کاروان های امروزی راحله یعنی هواپیما و قطار.
رحل یعنی سفر. . . تموم شد رفت

راحله به معنای بی نهایت زیباییه هر کی میگه راحله یعنی بانوی بارکش از حسادت در حال ترکیدنه

راحله یعنی زنی ک زیاد سفر میکنه و کوچ کننده واقعا هم همین طوره من اسمم راحله هست و اسمم رو زندگیم تاثیر داره
این معانیه بد چیه واقعا باید حذف بشه واسه عربها این معنی رو میده ک واقعا از جهل میاد این معنی های بی مورد .

به نظر من اسم راحله بهترین اسم ومن از این اسم بسیار خوشم میاد چه بسا که باکلاس است ولی در لغت زشته که اسم به این خوشگلی و باکلاسی به شتر بارکش نام گذاشت بهتر بگیم زن یا دختر قوی که مشکلاتش را به تنهایی حل میکنه

یعنی زنی ک بسیار سفر میکندکوچ کننده

من چندین لغت نامه را بررسی کردم. بیشتر انها به معنی کوچ کننده است ویا دختر مهاجر. من هم با بقیه موافقم بهتره این معنی از لغت نامه حذف بشه. مثل خیلی چیزای دیگه که حذف میشه از لغت نامه ویه کلمات دیگه به جاش میگید وبعد هم فرهنگ سازی می کنید. این نام تعداد زیادی از دختران این سرزمینه. بهتر بهشون احترام گذاشته باشه وباعث ناراحتی نشه.

راحله ازرحیل میاد و به معنی کوچ کردن و سفر کردنه. و بنظرم معنی شتر برای این اسم زیبا خیلی بی ربطه


کلمات دیگر: