لاپوشانی
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
پوشاندن عیب و خطایی بازرنگی وحیله
فرهنگ معین
(حامص . ) (عا. ) با حیله و زرنگی عیب یا چیز ناخوشایندی را پوشاندن .
واژه نامه بختیاریکا
وا ری وَندِن
پیشنهاد کاربران
ماستمالی کردن
لای چیزی را درز گرفتن
از چیزی صحبت به میان نیاوردن؛ به چیزی پایان دادن
مثال:
اگر این موضوع برملا شود، آبروریزی به بار می آورد، همان بهتر که لایش را درز بگیریم.
از چیزی صحبت به میان نیاوردن؛ به چیزی پایان دادن
مثال:
اگر این موضوع برملا شود، آبروریزی به بار می آورد، همان بهتر که لایش را درز بگیریم.
کلمات دیگر: