کلمه جو
صفحه اصلی

لااحصی

فرهنگ فارسی

شمارنکنم، نمیشمارم، نمیتوانم بشمارم
( جمله فعلی : صغیه متکلم وحده ) شمار تنکنم نمی شمارم . توضیح اشاره بحدیث نبوی : لااحصی ثنائ علیک انت کما اثنیت علی نفسک . ( شمار نتوانم کرد صفات را بر تو تو آنی که خود وصف کردی ذات خود را ): که خاصان درین ره فرس رانده اند به لااحصی از تک فرو مانده اند . ( سعدی . کلیات )
بمعنی شماره نکنم

لغت نامه دهخدا

لااحصی. [ اُ ] ( ع جمله فعلیه ) ( از: حرف لا و صیغه متکلم وحده احصی ) به معنی شمار نکنم. و اشارت است به حدیث نبوی ص : لااُحصی ثناء علیک انت کما اثنیت علی نفسک ؛ یعنی شمار نتوانم کرد صفات را بر تو، آنی که خود صفت کردی ذات خود را :
که خاصان در این ره فرس رانده اند
بلا احصی از تک فرو مانده اند.
سغدی.
نی من کیم و ثنا کدام است
لااحصی انبیا تمام است.
سعدی.

فرهنگ عمید

۱. غیر قابل شمارش.
۲. (اسم مصدر ) عجز بنده در به جا آوردن ثنای خداوند.


کلمات دیگر: