(دُ دَ )(مص ل . )دوسیدن ، چسبیدن ، چسبیدن چیزی به چیز دیگر.
فادوسیدن
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
فادوسیدن. [ دو دَ ] ( مص مرکب ) چیزی به چیزی فادوسیدن ؛ رسیدن. این ترکیب را نویسنده مجمل اللغة در ترجمه ملاحمه آورده است.
فرهنگ عمید
چسبیدن چیزی به چیز دیگر.
کلمات دیگر: