کلمه جو
صفحه اصلی

قاچاقچی


برابر پارسی : نهان فروش، نهان کار

فارسی به انگلیسی

bootlegger, racketeer, smuggler, trafficker

smuggler


مترادف و متضاد

racketeer (اسم)
اخاذ، قلدر، قاچاقچی

contrabandist (اسم)
قاچاقچی

smuggler (اسم)
قاچاقچی

rumrunner (اسم)
قاچاقچی

فرهنگ فارسی

آنکه امتعه ممنوع الورود را بدون کسب اجازه از دولت و پرداخت گمرک وارد کند کسی که با کالاهای ممنوع معامله کند .

فرهنگ معین

[ تر. ] (ص مر. ) کسی که به معاملات غیرقانونی می پردازد.

لغت نامه دهخدا

قاچاقچی. ( ترکی ، ص مرکب ) کسی که مال التجاره ممنوع الورود و یا ممنوع المعامله بدون کسب اجازه ای از دولت و یا پرداختن گمرک وارد کند یا بفروشد. آنکه کالا از بیراهه گذراند.
- امثال :
وای به وقتی که قاچاقچی گمرکچی شود.

فرهنگ عمید

کسی که کالای غیرمجاز خریدوفروش کند یا به خرید و فروش غیرمجاز کالایی بپردازد.

دانشنامه عمومی

قاچاقچی (فیلم). «قاچاقچی» (انگلیسی: Smuggler (film)) یک فیلم است که در سال ۱۹۹۶ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به دهر مندرا اشاره کرد.

پیشنهاد کاربران

" گریزشگر " کسی که دادو ستد ناروا کند و همواره در پی دررفتن باشد.

ناچمیبر ( زبر "چ" و "ب" ) چمی=قانونی

در پارسی تاجیکی معادل آن �گُریزه� است. یعنی کسی که می گُریزد یا درحال گُریز است


کلمات دیگر: