مترادف طامح : سرکش، نافرمان، چشم چران
طامح
مترادف طامح : سرکش، نافرمان، چشم چران
عربی به فارسی
جويا , طالب , داوطلب کار يا مقام , ارزومند , حروف حلقي
مترادف و متضاد
۱. سرکش، نافرمان
۲. چشمچران
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - زن نافرمان زن سرکش . ۲ - زن نگرنده به سوی مردان زن چشم چران . ۳ - بلند عالی .
زن نافرمان سرکش یا زن که بشهوت بمردان نگرد زن چشم چران یا بلند از هر چیزی عالی .
زن نافرمان سرکش یا زن که بشهوت بمردان نگرد زن چشم چران یا بلند از هر چیزی عالی .
فرهنگ معین
(مِ ) [ ع . ] (ص . ) ۱ - زن نافرمان . ۲ - زن چشم چران . ۳ - خوب و عالی از هر چیز.
لغت نامه دهخدا
طامح. [ م ِ ] ( ع ص ) زن که بی اجازت شوی در اهل خود رود. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). زن نافرمان. سرکش. ( غیاث اللغات ). || زن نگرنده بسوی مردان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
- اِمراة طامح یا امراة طماحة؛ زن که بشهوت به مردان نگرد. زن چشم چران. || بلند از هر چیزی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). عالی.
- اِمراة طامح یا امراة طماحة؛ زن که بشهوت به مردان نگرد. زن چشم چران. || بلند از هر چیزی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). عالی.
کلمات دیگر: