( صفت ) درخور لایق متناسب .
نوعی ریحان که ریحان الشیوخ گویند نوعی از گل است .
نوعی ریحان که ریحان الشیوخ گویند نوعی از گل است .
فاخور. (اِ) نوعی از ریحان که ریحان الشیوخ گویند. (ناظم الاطباء). نوعی از گل است . (آنندراج ). برنجاسف ، بوی مادران و مرزنگوش ، نامهای دیگر آن است . لیث گوید: فاخور نوعی است از ریحان که او را مرو گویند، برگ او پهن باشد و از میانه ٔ سرها بیرون آید و سرها به هیأت دنب روباه بود و بر سر او گلهای سرخ باشد. گل او خوشبو بود، و اهل بصره او را گل شیوخ گویند. معتقَد اطباء آن است که موی را سپید کند. (از ترجمه ٔ صیدنة).
فاخور. [ خوَرْ / خُرْ ] (نف مرکب ) درخور. مناسب .