( صفت ) ناتمام غیرکامل ناقص : ناتام دراینجایت آورند تاروزی ازاینجابرون شوی تام . ( ناصرخسرو ) مقابل تام تمام .
ناتام
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
[ فا - ع . ] (ص . ) ناتمام .
لغت نامه دهخدا
ناتام. ( ص مرکب ) ناقص. ناتمام. غیرکامل :
ناتام در اینجایت آوریدند
تا روزی از اینجابرون شوی تام.
ناتام در اینجایت آوریدند
تا روزی از اینجابرون شوی تام.
ناصرخسرو.
کلمات دیگر: