کلمه جو
صفحه اصلی

یاده

فارسی به انگلیسی

recall, remembrance


فرهنگ فارسی

واحد یا بخشی از فرهنگ که عملکردی مشابه ژن دارد


یاد، قوه حافظه، به معنی رشوه
قوت حافظه را گویند ظاهرا از ساخته های فرقه آذر کیوان است

فرهنگ معین

(دَ ) (اِ. ) ۱ - قوة حافظه . ۲ - رشوه .

لغت نامه دهخدا

یاده. [ دَ / دِ ] ( اِ مرکب ) قوت حافظه را گویند. ( برهان ) ( آنندراج ). ظاهراً از ساخته های فرقه آذرکیوان است. ( از حاشیه برهان قاطع چ معین ).

فرهنگ عمید

۱. یاد، قوۀ حافظه.
۲. رشوه.

دانشنامه عمومی

(دَ/دِ)(اِ) حافظه ٬ویر.


فرهنگستان زبان و ادب

{meme} [روان شناسی] واحد یا بخشی از فرهنگ که عملکردی مشابه ژن دارد


کلمات دیگر: