استقبال کردن
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
استقبال
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱ - به پیشواز رفتن پذیره شدن مقابل بدرقه کردن . ۲ - توجه کردن ابراز علاقه کردن . بچیزی .
فرهنگ معین
( ~. کَ دَ ) [ ع - فا. ] (مص م . ) ۱ - پیشواز رفتن . ۲ - پذیرفتن ، پذیرش .
واژه نامه بختیاریکا
( استقبال کردن ( از کسی ) ) وا نیا ( ردن )
پیشنهاد کاربران
اقبال کردن/استقبال کردن:
اقبال کردن بر ( یا به ) به معنی" روی آوردن به، توجه کردن به":"چون دنیا بر تو اقبال کرد خرج کن که بنکاهد" بعضی از فضلا معتقدند که در این مورد اگر استقبال کردن به کار رود غلط است و مثلاً به جای این عبارت:" مردم از این نمایش استقبال کردند" باید گفت: "مردم به این نمایش اقبال کردند. " اما استقبال کردن غلط نیست و در متون معتبر قدیم نیز به کار رفته است، جز اینکه در قدیم مفعول صریح داشته و امروزه با حرف اضافه ی از استعمال می شود: "شیخ را استقبال کرد و در بر گرفت".
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۳۳. )
اقبال کردن بر ( یا به ) به معنی" روی آوردن به، توجه کردن به":"چون دنیا بر تو اقبال کرد خرج کن که بنکاهد" بعضی از فضلا معتقدند که در این مورد اگر استقبال کردن به کار رود غلط است و مثلاً به جای این عبارت:" مردم از این نمایش استقبال کردند" باید گفت: "مردم به این نمایش اقبال کردند. " اما استقبال کردن غلط نیست و در متون معتبر قدیم نیز به کار رفته است، جز اینکه در قدیم مفعول صریح داشته و امروزه با حرف اضافه ی از استعمال می شود: "شیخ را استقبال کرد و در بر گرفت".
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۳۳. )
دست کسی را به گرمی فشردن
کلمات دیگر: