کلمه جو
صفحه اصلی

پلی

فرهنگ فارسی

قصبه ایست واقع در جنوب هندوستان

لغت نامه دهخدا

پلی. [ پ ُ ] ( اِخ ) نام قصبه ای است واقع در جنوب هندوستان در قضای کداپه از ایالت مدرس در ساحل نهر چیر که تابع رود پز میباشد، دارای 16950 سکنه که بعض آنان مسلمانند. ( قاموس الاعلام ترکی در کلمه پولی ).

دانشنامه عمومی

پلی ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
پلی (اندیکا)
پلی (لالی)
پلی (عیلام): نام نخستین شاه در پادشاهی اوان.
پلی(۲٬۶ دی فنیل فنیلن اکسید). پلی(۲٬۶-دی فنیل فنیلن اکسید) (به انگلیسی: Poly(2,6-diphenylphenylene oxide)) با فرمول شیمیایی (C۱۸H۱۲O)x یک ترکیب شیمیایی است.
ترکیب شیمیایی
نام گذاری اتحادیه بین المللی شیمی محض و کاربردی
poly(26-diphenylphenylene oxide) poly(oxy -26-diphenyl-14-phenylene)
poly(oxy-2′5′-diyl) poly(26-diphenylphenol) poly(26-diphenyl-p-phenylene oxide)

گویش مازنی

/pali/ پهلو – پهلوی انسان و حیوان –جنب – کنار - برگرداندن – پشت و رو کردن & برگرداندن – جنب – کنار – پشت و رو - بغل – پهلو

۱پهلو – پهلوی انسان و حیوان –جنب – کنار ۲برگرداندن – پشت ...


۱برگرداندن – جنب – کنار – پشت و رو ۲بغل – پهلو


واژه نامه بختیاریکا

( پلی * ) برآمدگی استخوان پشت گوش
( پِلی ) پیراسته؛ پاک پلی

پیشنهاد کاربران

پلی با فتحه «پ» در زبان تبری ( مازنی ) به معنای پهلو و کنار ( به طور خاصه پهلو و کنار موجود زنده ) می باشد.


کلمات دیگر: