کلمه جو
صفحه اصلی

افراطی


برابر پارسی : گزاف گرا، گزاف اندیش، زیاده رو، تند رو، پی فراخ

فارسی به انگلیسی

fanatic, extravagant, extreme, radical, immoderate, rabid, strong, zealot, extramist, far-out, underground

fanatic, extravagant, extreme, radical, immoderate, rabid, strong, zealot


مترادف و متضاد

extremist (اسم)
افراطی، فزونرو

out-and-outer (اسم)
افراطی

extremist (صفت)
تندرو، افراطی

ultra (صفت)
افراطی، ماورای، خیلی متعصب

intemperate (صفت)
افراطی، بی اعتدال، زیاده رو، افراط کار

واژه نامه بختیاریکا

یه بال رَو

پیشنهاد کاربران

تندرو

افراطی/ افراط = افزونگری/ فزونگری/افزون گری/فزون گری
تفریطی/ تفریط = کاستیگر/کاستیگری/کاستی گر/کاستی گری

بی حدومرز
زیاده روی
زیاده خواهی

وابستگی

گزاف گرا، گزاف اندیش، زیاده رو، تند رو، پی فراخ

extremist

غالی


کلمات دیگر: