برابر پارسی : بنیادی، بنیادین، ریشه ای
اصولی
برابر پارسی : بنیادی، بنیادین، ریشه ای
فارسی به انگلیسی
basic, rudimentary, substantial, substantive
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
محمد حسن بن محمد معصوم از مردم قزوین بود که در کربلا پرورش یافت و در آنجا تحصیل کرد و آنگاه بشیراز آمد و در آن شهر سکونت گزید و هم در آنجا در گذشت . از مجتهدان بنام فرقه امامی بود که در اصول مهارت داشت .
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
جمله ابنای بوالفضولی او
همه رقاص بی اصولی او.
اصولی. [ اُ ] ( اِخ ) استاد ابواسحاق ابراهیم بن محمدبن ابراهیم. فقیه اصولی عالم به دانش کلام بود و وی را از اینرو اصولی میگفتند. وی از پیشوایان فاضل و عالم دینی بشمار میرفت و در فن اصول ذکاوت و استعداد داشت ، در خراسان از ابوبکر احمدبن ابراهیم اسماعیلی و ابوبکر محمدبن یزداد اسفراینی سماع کرد و بسال 418 هَ. ق. درگذشت. ( از انساب سمعانی ). و صاحب تاج العروس آرد: استاد ابواسحاق اسفراینی متکلم معروف به اصولی بود بعلت مقدم وی در علم اصول. رجوع به اسفرائینی ، و انساب سمعانی برگ 34( الف ) و اللباب فی تهذیب الانساب چ قاهره ص 57 شود.
اصولی. [ اُ ] ( اِخ ) یکی از شاعران عثمانی است که در قرن دهم هجری متولد شد و پس از فراگرفتن دانش و کسب عرفان بمصر رفت و مریدی شیخ ابراهیم گلشنی را برگزید و پس ازدرگذشت شیخ مزبور یعنی در سال 940 هَ. ق. به روم ایلی بازگشت و بقیت عمر را گاه در ینیجه و گاه در اورنوس بیگ زاده گذرانید. اشعار صوفیانه دارد، از اوست :
اصولی . [ اُ ] (اِخ ) (متوفای 1230 هَ . ق . / 1815 م .). محمدحسن بن محمدمعصوم . از مردم قزوین بود که در کربلا پرورش یافت و در آنجا تحصیل کردو آنگاه بشیراز آمد و در آن شهر سکونت گزید و هم درآنجا درگذشت . از مجتهدان بنام فرقه ٔ امامی بود که در اصول مهارت داشت . او راست : مصابیح الهدایة فی شرح البدایة از حر العاملی در فقه . تنقیح المقاصد الاصولیة در اصول فقه . کشف الغطاء. و رساله هایی دیگر. (از اعلام زرکلی ج 3 ص 887). رجوع به روضات الجنات 2:15 شود.
اصولی . [ اُ ] (اِخ ) استاد ابواسحاق ابراهیم بن محمدبن ابراهیم . فقیه اصولی عالم به دانش کلام بود و وی را از اینرو اصولی میگفتند. وی از پیشوایان فاضل و عالم دینی بشمار میرفت و در فن اصول ذکاوت و استعداد داشت ، در خراسان از ابوبکر احمدبن ابراهیم اسماعیلی و ابوبکر محمدبن یزداد اسفراینی سماع کرد و بسال 418 هَ . ق . درگذشت . (از انساب سمعانی ). و صاحب تاج العروس آرد: استاد ابواسحاق اسفراینی متکلم معروف به اصولی بود بعلت مقدم وی در علم اصول . رجوع به اسفرائینی ، و انساب سمعانی برگ 34(الف ) و اللباب فی تهذیب الانساب چ قاهره ص 57 شود.
تصویر غیره قیلمه محل قلب اقدس
اصنامه مسکن ایلمه ، بیت المقدس .
(از قاموس الاعلام ترکی ).
جمله ابنای بوالفضولی او
همه رقاص بی اصولی او.
عالی (از آنندراج ).
فرهنگ عمید
۲. متکی بر اصول و قواعد محکم.
۳. عالمی که به علم اصول عمل می کند، عالم متعمق در اصول علوم.
۴. عالمی که در اصول دین بحث می کند.
۵. علمای اسلام که در امور شرعی به علم اصول عمل کنند.
فرهنگ فارسی ساره
ریشه ای، بنیادی، بنیادین