کلمه جو
صفحه اصلی

اسیوند

فرهنگ فارسی

شعبه ای از هفت لنگ بختیاری و آن جزئ طایفه دودکی از ایل بختیاری است و دارای شعب ذیل میباشد بردین پل خواجه گاودوشی شهماروند .

لغت نامه دهخدا

اسیوند. [ اُ وَ ] ( اِخ ) شعبه ای از هفت لنگ بختیاری. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 73 ). و آن جزو طایفه دودکی از ایل بختیاری است و دارای شعب ذیل میباشد: بردین ، پل ، خواجه ، گاودوشی ، شهماروند.

دانشنامه عمومی

اسیوند یا اوسیوند، طایفه ای از ایل بختیاری در جنوب غربی ایران است، که بر پایه نمودار سازمانی طوایف بختیاری، از شاخه هفت لنگ و از باب دورکی می باشد.
توضیحات تکمیلی :
موضوع؛ "معنی کلانتر و، وظایف آن در ایل بختیاری"؛
طایفه اسیوند پیش از یکجانشین شدن عشایر در ایران، مانند تمامی طایفه های ایل بختیاری، هر ساله به ییلاق و قشلاق، می پرداختند. قشلاق (گرمسیر) این طایفه، در استان خوزستان، در شهرستان لالی و روستاهای ططر آباد، خواجه آباد، بنه میر، حرنوک و اوسیلا، همچنین ییلاق (سردسیر) طایفه اسیوند، در استان چهارمحال و بختیاری در جونقان، چمعالی، سلم، خراجی، چلیچه، کاج و روستاهای آلیکوه(زادگاه شهید ارسلان حبیبی و مهندس هسته ای نعمت کریمی)، زرمیتان، قلعه رشید، قلعه درویش، رستم آباد، بهشت آباد،اوگرمه، حی به کیف و چال گورو قرار داشت.
طایفه اسیوند از ۷ تیره (شعبه یا انشعاب) اصلی تشکیل شده است، که عبارتند از: اسیوند، خواجه، (از ۲ تش (شاخه) فولادی و تاجپور) پِل، (از ۲ تش پل گپ یا عالیپور و پل کوچک) گاودوش (از ۳ تش جهانبین، هزاریان و حسین وند)، شهماروند، بردین (از ۳ تش زردوند، حاجی پور و شاهرخ وند) و مرغایی. (این تیره با نام خراسانی نیز شناخته می شود. واژه مرغاو یا همان مرو، نام پیشین خراسان بوده است. این گروه در زمان نادرشاه به منطقه بختیاری کوچیده اند.)
کلانتریعنی؛ ریس شهر_صاحب اختیارشهر وناظم.لغت؛؛؛((کلانتر)) مانند ((مارشال))، یک لغت لاتین هست که از کشورهای غربی مانند آمریکا، و مکزیک که در آن مناطق به (حاکمان دهکده ها، روستاها، و شهرها، گفته میشد، و العان هم در برخی کشورها مانند آمریکا هر ایالت یک کلانتر دارد که رئیس پلیس ایالتی آنجا محسوب می شود) این لقب و منصب، در دوران قاجاریه وارد ایران شد؛ که شخص کلانتر از سوی ایلخان منصوب میشد و دارای حکم حکومتی بوده(حکم های رسمی کلانتری سر در آن ها نشان شیر خوشید داره و ذکر شده در عنوان بالای آن؛ ٭٭٭وزارت کشور فرمانداری نظامی شهر کرد و بختیاری ، داخلش ایلخان ذکر میکنه؛؛ به موجب این حکم آقای فلانی...، را به عنوان کلانتر طایفهٔ فلان منصوب میکنم٭٭٭_اما حکم غیررسمی هم وجود دارد که قدیمی ترند؛ بدون نشان شیر و خورشید...، و با دستخط خود ایلخان نوشته میشده و با مُهر مخصوص ایلخان در زیر حکم) در بختیاری کلانتر نماینده ایلخان بوده که هر کدام در طایفهٔ خودش وظیفهٔ حل مشکلات و اختلافات مردم را بر عهده داشته. دوران صفوی بزرگان طوایف را کیخا(کدخدا)مینامیدند!!! درایل بزرگ بختیاری ، طایفه نقش سیاسى دارد و به هنگام جنگ و ستیز به منزلة یک گروه ِ واحد بر مى خیزند. از این رو، اعضای طایفه یکدیگر را اساساً بر پایة منافع مشترک که مهم ترین آن قلمرو و سرزمین است مى شناسند، طایفه را کلانتر، تیره را کِخا(کدخدا) و تش و اولاد را ریش سفید اداره مى کردند، کلانتر طایفه که او را خان مى نامیدند، مسئول اداره امور طایفه ، جمع آوری مالیات ، تأمین سپاه به هنگام جنگ ، کدخدا منشى در رفع اختلاف ها میان اعضای طایفه با یکدیگر و یا با اعضای طایفه های دیگر، سازماندهى کوچ و استقرار در اردوگاه ها بوده است . او از سوی ایلخان بختیاری به کلانتری طایفه منصوب مى شد. کدخدایان طایفه از سوی کلانتر و به تأیید ایلخان یا مستقیماً از سوی ایلخان انتخاب و به این کار گمارده مى شدند. در سلسله مراتب رهبری ، مقام ریش سفیدی ،افتخاری بود و ریش سفیدان از سوی اعضای تش و اولاد برگزیده مى شدند( کدخدایى و کلانتری معمولاً جنبة موروثى داشت و پس از مرگ هر کدخدا و کلانتر، پسر او، یا در صورت نداشتن پسر، برادر او به این مقام ها گمارده مى شد، دالمانى در سفرنامه اش کدخدا - رئیس طایفه های کوچک (تیره ) - را مسئول کوچهای سالیانه ، رسیدگى به امور حقوقى جزئى و منازعات و برقرار کردن صلح و سازش در میان دو طرف منازعه دانسته است . او مى نویسد: کدخدا مطیع امر خان است و با یاری او نظم و امنیت را در تیرة خود برقرار مى کند. قبلاً کدخدایان را خان ها انتخاب مى کردند؛ اما اکنون (در زمان هنری دالمانى ) کدخدایى در خانواده ها موروثى است .هانری رنه دالمانی کتابدار، تاریخ نگار، هنرشناس آذینی فرانسوی بود. از برای دلبستگی بسیارش به وسیله های عقیقه، سفرهایی به کشورهای مشرق زمین انجام داد، مناطق بختیاری نشین انجام داد.

واژه نامه بختیاریکا

( اُسی وند ) از قرن 8 بزرگترین واحد ایل بختیاری از تیره تبدیل به طایفه گردید. چهارلنگ و هفت لنگ تعریف شد و از آن تاریخ تحولات زیادی در زمینه جغرافیا، تقسیمات بصورت مداوم بوجود آمد. بدین سبب هنوز اجماعی بر روی چارت بختیاری وجود ندارد. برآیند نظریات متعدد از میان کتب و ماخذ شفاهی بدین گونه می باشد. ( ت ) ( ط ) دورکی شامل تش های بردین؛ پل؛ خواجه؛ گادوش؛ شهماروند؛ مَرغایی

پیشنهاد کاربران

ایل بابادی هم نزدیک به سی شاخه دارد

اسیوند به معنی اساس . شالوده . سیو. به معنی. سیب . وند. واژه همراهی است. پس میشود اصل سیب.

به نظرمن اسیوند از محل گرمسیر این طایفه اوسیلا گرفته شده. که ابتدا اوسیوند گفته میشد ولی بمرور زمان به اسیوند اصلاح شد.

معنی کلمه اوسیوند یا اسیوند برگرفته از حسین وند میباشد که در گویش لری قبلا به صورت حسیوند تلفظ میشده ودر حال حاظر در لهجه بعضی از طوایف مانند عرب کمری با کمی تفاوت هنوز به همان صورت گذشته یعنی حسیوند تلفظ میگردد

کلمه ای کاملا آریایی است ک باید برای ریشه یابی کردن آن ب زبان شناسان و دیگر مراجع رجوع کرد

عزیزم اوسیلا ی منطقه از ماست که آب از ی سوراخ بیرون می آید اوـ آب ـــ سیلا ــسوراخ ــ

باسلام ، استحضار دارید که درشهرستان سامانروستای چمعالی حدود ۲۰۰نفر زندگی میکنند ودر نظر دارم وابستگی ایشان را نسبت به طایفه اسیوند مطاله ومستند سازی نمایم لذا دوستانی که در این خصوص اطلاعاتی دارند با تلفن ۰۹۱۳۲۸۵۳۸۰۰ تماس حاصل نمایند . تشکر

پیرو درخواست قبلی یه استحضار می رسان روستای چمعای از توابع شهرستان سامان استان چهار محال وبختیاری وحدود ۲۰۰ نفر از فامیل اسیوند زندگی میکنند دوستانی که از پیشینه ونوع وابستگی اهالی این روستا با طایفه اسیوند دارد توضیحات را مرقوم ویا شماره تماس را اعلام نماین ممنون خواهم شد

ما از طایفه اوس هستیم عرب هستیم اوس کلمه عربی ثمودی بمعنای گرگ میباشد واصلا ریشه فارسی ندارد چه بسا اوسیوند همان اوس باشند


اوسیوند. او، ضمیرمنفصل، سوم شخص مفرداست
سی، سه برابر 10، سئ، سنگ، سئ، نت موسیقی، وند، لفظی است؟که خودمعنی مستقل ندارد
بلکه همیشه با کلمه ای دیگر ترکیب تازه بسازد.




تیره بزرگ شاه منصور وند ( آشتیانی وند ) طایفه خلیلی منجزی بهداروند

جهانگیر خان
خلیل خان
شامصیر خان
رستم خان آقاسی
تاجمیر قنبر
( عالی ویسی - عزیز - یوسف - جان محمد خان . . . . )
عالی ویسی
عالی مهمد
هیبت الله
چهل امیر
1 - آشتی آقا*آقا آشتیانی *
( آقاسی - داوود. . )
2 - آقاسی
( هادی عالی کرم - رفیع - شفیع - عبدالله - محمد - صادق )
3 - هادی عالی کرم
( عالی آقا. کاید. . . )
4 - عالی آقا
( خداداد. کاظم. علی کرم. خسرو. . . )
5 - خداداد عالی کرم
6 - ( - )
7 - ( - )
8 - ( - )
9 - وحید
10 - ( - )
***
آشتی آقا
آقاسی
رفیع
( زکریا. . . . . )
زکریا *زکی*
( یادگار - سوخته زار. . . )
یادگار
( بختیار. وکیل الله . . . )
وکیل الله ( زمان. کهزاد. علی. ساتیار . هوشنگ . . . )
بختیار
( غ. ج. ح . . )
ح
( - )
( - )
حسین

**
تیره شمس خلیلی *رستمی*
تاجمیر قنبر
جان محمد خان
شمس الدین خان
**
تیره اسمال وند زونی استرون ( کوه استرون لالی ) خلیلی
تاجمیر قنبر
یوسف خان
اسماعیل
حسین
مهمد
شیر خان
**
تاجمیر قنبر
عزیز
جمال
حاجی آقا *اسفندیار تپایی*
( صالح. منصور . . . .
تیره صالح حاجی *سالاجی *خلیلی
***
تیره تپایی خلیلی
حاجی اسفندیار تپایی
منصور خان
ذوالفقار خان
علی پناه
محمد طاهر
محمد تقی
منوچهر
( - )
( - )
بهداد




در متن اسنادی که نزد بنده موجود است و قدمت آنها بین 250 تا 350 سال است از کلمه حسینوند استفاده شده است. تاریخ سینه ها هم اینگونه روایت می کند که جد طایفه حسینوندیا اسیوند شخصی بهنام میرزاحسین خان دورکی ( یا حسینقلی خان دورکی ) بودهاست که حدود 500 سال پیش می زیسته است.

طایفه بزرگ اسیوند از شاخه هفت لنگ و باب دورکی میباشند واز برادران ما ایل زراسوند میباشند
زراسیوند اسیوند= گگون ( برادرند )
زراسوند و اسیوند ۲تا برادر بودند که هم اکنون به ۲ طایفه بزرگ تشکیل شدند

باسلام
خوانین پل اوسیونداصالتا ازنسل شخصی به نام آسردارمیباشندکه از ایل پاپی لرستان بوده

آسردارفرزندی به نام والی داشته

که والی نیزدو فرزندبه نام عالی وبالی داشته

ازعالی خوانین پهل اوسیوندوخوانین عیسوندپدیدمیاد واز بالی طایفه سیاهپوش دردزفول

درواقع همگی اصالتا ازایل پاپی لرستان هستند

سلام خدمت دوست گرامی ، مابختیاری ها تمام باهم برادیم و تفاوتی بین طایفه ها و هفت و چهارمان نیست این توطئه ایستک رضاشاه بین بختیاری هاانداخت تا ازتجمع گری ب فرقه گری و تفرقه برسند ولی این سخن شما ک میگویی زراسوند واوسیوند برادرند مطلب اشتباهی است چون زراسوند خود دارای چندتیره است ک هرتیره آن جدای ازهم میباشند حتی خود زراسوند تیره هایش باهم برادر نیستن ازنظرخونی و نسبی از هم جداهستندبافامیلی های جدا ولی از نظر اخوّت ودوستی و هم قبیله ای همه بختیاری ها برادریم، طایفه زراسوند تیره های دارد ک ازهم جدا اند مثلا تیره اولاد جعفرقلی خان، احمدخسروی، کورکور، همه نسلشان ازشخصی بنام حیدرکور از لرهای پاپی اند، یاروستای ساکی اباد از لرهای کوچک ایل ساکی ک این دوطایفه ساکی و پاپی ازلرهای لرستان میباشند، تیره گرما بهداروند، تیره کایید ک در طوایف دیگرهم موجودمیباشد، تیره زنبور ( زندبور ) از طایفه زند هستند ک مربوط ب کریم خان زند نیباشد، تیره اورگونی ک مربوط ب اورک هامیباشندک اکنون خود رازراسوند میدانن البته زراسوند هم دارد، تیره لوک ک از برادران شالو اند، تیره برادران سادات ک اصالتا از اعراب میباشند ولی اکنون خود رابختیاری میدانند، تیره یتیم ک ارتباطی با لرهای پاپی ندارند و یک تیم جداگانه ای ازقبل بوده اند ولی اکنون خود را زراسوند میدانند، و تیره های دیگری ، درکل طایفه زراسوند خودش چندین تیره دارد ک ازهم جداهستند ولی در نمایش ایلی خود را برادر میدانند حال چگونه طایفه زراسوند ب این گستردگی با طایفه اوسیوند برادند تازه خود طایفه اوسیوند هم چندین تیره دارد ک هرکدام جدای از هم هستند
اما در کل تمام بختیاری ها جدای از بحث طایفه گری باهم برادریم این مطلب راهم من جهت اطلاع برادر گرامی ندشته ام وگرنه هیچ تیره و طایفه ای از هم جدانیستیم همه وهمه میگیم فقط بختیاری
زنده باد بختیاری

بنده انتقادم به نویسنده است که ایشان درتیره بردین اشتباه کرده واطلاعات غلط رانوشته آنهم اولاددوست محمدکه اصل اسیوندبوده ازکلانتران بودندرابه نگارش درنیاورده ولی مهاجرین رابردین قلمدادکردید. وازاینجاپیداست که اطلاعات غلط رابه نگارش درآورده است.

من از اولادآشتی اسیوند هستم
آیا ما منجزی بهداروند هستیم لطفا اگر کسی اطلاعی درباره ی شجرنامه ها
دارد ما را یاری کند.

طایفه بنام اسیوند یکی از تیره های ایل دورکی هفت لنگ می باشد که خود طایفه اسیوند به چند تش تشکیل شده از جمله شهماروند، گاودوش خواجه، پل، بردین می باشد، . درآخر هم یادی میکنم از جدم آکلبی خان شهماروند فاتح جنگ هندقندهار

لطفا ، ماساکن اهواز هستیم و، اسیوند هستیم. هفت لنگ دورکی میباشیم. ولی آخر فامیل ما. یان . میباشد. میخواستم بدانم کسی خبرداردچرااین پسوند به فامیل اضافه شد. با تشکر . . . . اسیوندیان

دوستان عزیز من، از نسل پل گپ هستم. الاود مهدی.

در زبان لری
شوهر را، میره، گویند که بر گرفته از واژه، میر یاست که آ ریاییان هفت هزار سال قبل به نان آ وران خانه می گفتند این است دیر ینگی قوم . لر

اسیوند به معنی پادزهر یا تریاق یا همان تریاک میباشد.
چون در هر جنگی که پا می گذاشتن پیروز میشدن

کلا این دوست گرامی پاپی مون کل طوایف بختیاری رو از نسل پاپی ها میدونه در حالی که بختیاری یک ایل پنج شش هفت میلیونیه و اگر قراره کسی از اون یکی باشه این ایل پاپیه که به گفته سردار اسعد روزی زیر مجموعه ای از بختیاری بوده!بیخیال عزیز

دوستان سلام .
تاریخ اسیوند در زمان نادرشاه خیلی ضربه خورد چون به زور اسیوندها را مثل بعضی طوایف بختیاری به جنک هند برد حدود ۴۰۰خانوار فقط از تیره گادوش اسیوند مونده اند در قندهار. ماهان کرمان . شهرهایی از خراسان . به هر حال این ایل سلحشور را تقریبا از ۱۰قسمت حدودا نصف بیشتر جدا شدند. البته در جاهایی هم عده ای به این ایل اضافه شده اند حتی چند نفر از مشاوران سردار اسعد از این ایل بوده اند البته اسیوند و زراسوند در اصل از یک ریشه هستند البته بامدی آستریکی گندلی موری وعرب کمری که همه دورکی هستند. در کل بختیاری چون یک قدرت متمرکز بوده همیشه شاهان بین آنها تفرقه می انداخته اند و یا کوچ اجباری می دادن که نتوان ن حکومت داشته باشن . بختیاری ها قبل از زندیه قبل از قاجاریه قبل از پهلوی می توانستن حکومت بختیاری داشته باشن ولی به دلایلی ساده به حکومت نرسیدن.
با احترام به بزرگان.

سلام بربرادران دورکی بدون اغراق طوایف ایل دورکی شجاع ترین طوایف قوم بختیاری بوده اندتاجایی که حسینقلی خان دورکی معروف به ایلخانی بدون درنظرگرفتنن ناصرالدین شاه قاجارباانگلیسی ها قراردادنفتی می بست ودرزمان این خان قدرتمنددولت قاجاردرمنطقه ی بختیاری جرعت دخالت کردن نداشت حسینقلی خان دراین مدت دولتی خودمختاردربختیاری پایگذاری کردکه تااواخرقاجاریه ادامه داشت
***
***
***
ایل دورکی به طوایف زیرتقسیم میشود:

- بابااحمدی
- زراسوند
- گندلی
- اسیوند
- موری
- صالح بابری
- علاسوند ( زراسوند )
- آسترکی
- چهاربری
- مشایخ
- شیخ رواط
- چهرازی
عرب کمری

طوایف ایل دورکی
اسیوند ( پل - تش شهماروند - گاودوش. . . )
زراسوند ( کورکور - هیهاوند )
موری ( تش بوری - تش بردی )
گندلی ( صالح بابری - ورناصری - هلیل وند )
عرب کمری
آسترکی ( اسدی )
بامدی ( کشکی - سراج الدین )
چهار بری

تش علاسوند تیره هیهاوند زراسوند
*****
تیره حموله طایفه سهونی ایل چهارلنگ
طایفه ترک مشایخ
تیره چهرازی طایفه ترک لر کی قشقایی
طایفه شیخ رباط ایل بابادی





بیشترجمعیت ایل اسیونددراستان خوزستان
درشهرهای لالی مسجدسلیمان واهوازهستند
دراستان چهارمحال وبختیاری درشهرستان اردل هم طایفه
شهماروندایل سیونددرمجاورت طایفه دشتکی
وطایفه صالح بابری ایل گندلی هستند

ایل اسیوند. درتهران. چهارمحال. خوزستان. واصفهان
نیزسکونت دارند
تیره خراسانی درزمان نادرشاه به خراسان تبعید
شدندبعدازمرگ نادرشاه دوباره به بختیاری
برگشتندبه این دلیل به خراسانی معروف شدند



آزاد دوستانی
علیشاه
مشهدى حیران ( پسر عمو ) آچراغ
علی آقا ( برادر ) خان علی
آزاد
محمد صادق
دوست محمد
بردین
فردین
اُسیوند
دورکى
هفت لنگ
بختیارى
لُر






باسلام خدمت ایل بزرگ وباعظمت بختیاری که به درازای تاریخ کهن ایران قدمت دارند

پاپی محمددوم ( ازایل پاپی درلرستان ) ۷پسرداشته

۱مختار

۲برخوردار

۳بختیار

۴ رجب

۵آحیدر ( حیدرکور )

۶آسردار

۷آنامدار

آحیدر درزمان اواسط یااواخرصفویه به دلیل یک رقابت درون طایفه ای برسرریاست ایل خودبا برادربزرگتریعنی برخوردار به حالت قهربه میان بختیاری هفت لنگ وطایفه زراسوند تیره خدرسرخ میره وبعدا ازنسل ایسان کلانترلن وخوانین وایلخانان بوجودمیاد


کمی بعدتر دوبرادردیگر او به نام آسردار به میان هفت لنگ وزراسوند ومشخصا به میان اسیوندمیره

وهمچنین آنامدارکه به میان زراسوندمیره


ازنسل آسردار خوانین پهل وخوانین عیسوند وهمچنین سیاهپوشان دزفول پدیدمیاد


ازنسل انامدار ( محمودایهاوند ) طوایف کورکور؛باپیر ویتیم پدیدمیاد


که البته همه این عزیزان اکنون جزو ایلبزرگ وسرفراز بختیاری هستند

ولی درهرصورت به لحاط تبار ونیایی که دارند

ازنسل پاپی محمددوم میباشند

پاپی محمددوم نیز فرزندساد اول وساداول فرزندپاپی احمد وپاپی احمد فرزند پاپی محمد اول وپاپی محمداول فرزندپاپی یحیی وپاپی یحیی ازنسل عسگر وعسگر ازنسل فرضی وفرضی باچندین واسطه به پیراسدمیرسدوپیراسدفرزندپاپااینار که جد اعلای تمام ایل پاپی میباشد
یعنی بین ۹۰۰تا۹۵۰سال پیش

صیدمرادخان اوسیوند ( پل ) کسی بودکه درفتح هندوستان توسط نادرشاه افشار
پرچم سپاه ایران رو درقندهاربه اهتزازدرآورد وفریادوجمله معروف صیدمرادخان درتاریخ موند که فریادزد درودبرسپاه نادری

نادرشاه افشاربه پاس زحمتهای بختیاری ها قیمتهای بزرگی ازاملاک فتح شده درهندوسنان ان زمتن یعنی پیشاورپاکستان رو به بختیاری ها هدیه دادوحنی هم اکنون بسیاری ازبختیاری ها ساکن پاکستان وافغانستانند

ناگفته نماند که ان زمان پاکستانی وجودنداشت وجزوهندوستان بوده

تمام منطقه چمن سلطان درالیگودرز درتحت سیطره املاک صیدمرادخان اسیوند ( پل ) بوده


روستای اورگان واقع درچغاخور از طایفه اورگونی هستند که این طایفه از اورک ها میباشد و اورگون یا همان اورکون ( اورک ها ) هستند که غریب به400سال درکنار خوانین زراسوند زندگی میکنن و اکنون یکی از تیره های زراسوند شناخته شده اند

باسلام وادب خدمت دوستان وعزیزان قوم ریشه دارودریایی بختیاری

لازم هست به لحاظ تباریشجره خوانین ایسوند واوسیوند رو عرض ونم خدمتتون

۱پاپااینار جد کل ایل پاپی درلرستان که ۹۰۰سال قدمت دارد وقبراون هم هنوزموجودهست
۲پیراسد
۳پیرمحمد
۳طاهر
۴بختیار
۵نامدار
۶مختار
۷نامدار
۸پاپی یحیی
۹پاپی فرضی
۱۰پاپی عسگر
۱۱پاپی محمدرضا
۱۲پاپی احمد

۱۳پاپی محمد

۱۴آسردار
۱۵والی
۱۶عالی
۱۷بوداق
۱۸مرادخان ایسوند و امان الله خان اسیوند

البته والی فررند دیگری به نام بالی داشته که برادرعالی بوده
ازنسل بالی همین طایفه سیاهپوش دزفول هستند

یعنی خوانین اسیوند وایسوند پسرعموهای سیاهپوشان دزفولند


ولی با این حال همگی جزو قوم بزرگ بختیاری محسوب میشوند هرچندازنظرنیا وتبار پاپی الاصل هستند
ولی همه مابه قوم بزرگ بختیاری مفتخریم

چون ایل بزرگ پاپی خود را جدا از قوم بختیاری نمیداند

نکته آخر پاپی محمد درشماره ۱۳ ۸پسرداشته به نامهای
۱مختار
۲بختیار
۳برخوردار
۴رجب

۵آحیدر ( حیدرکور ) جد خوانین زراسونددربختیاری وگویا طایفه کورکور نیز ازازدواج دوم احیدربوده وبرخی هم میگویند طایفه کورکور ازنسل آنامدارهست
۶آسردار که توضیح داده شد
۷آنامدار ( محمودایهاوند ) طوایف باپیرویتیم
۸. . . . برما روشن نیست


زنده بادقوم باعظمت ودریایی بختیاری که به واقع نگین ایران هست

چرامطالب این بنده چاپ نگردیده است مدیرمحترم

در دوران پیشینیان و در آیین زرتشتی و برداشت خاصی که موبدان ساسانی از آن تفسیر کرده بودند در هر قومی هر زاده ای را نسبت به استعدادها و کارآیی پیشینیان آنان نام گذاری می کردند. برای مثال در قوم بختیاری تشمال وند داریم که کار آنان زدن موسیقی و توشمال و دهول در مراسم بود . و گیوه کش یا غیره . و اما اسیوند به قومی گفته میشد که در کار دارو و ادویه و پادزهر سازی بودند و به نوعی طبیب گیاهی زمان خود بودند گذشته از این این قوم استعداد خوبی در ترکیب داروها و کارهای دستی داشتند از این لحاظ آنان اوسیوند نام نهادند پادزهر یا دارو ساز

برادر اسیوند یعنی فرزندان اسی که هستند که نام جد ۱۱ بابادی های عالی انور هم اسی هست که احتمالا وابستگی نژادی وجود دارد و تقسیم بندی کنونی ایلات بختیاری بیشتر سیاسی بوده تا نژادی وگر نه اسیوند ها و بابادی ها از نظر قیافه بسیار نزدیک به هم می باشند کلمه اوسی یا پرپیم لری هست به معنای مهر و موم شده هست ربطی هم به عرب بودن نداره


کلمات دیگر: