کلمه جو
صفحه اصلی

هلی

فرهنگ فارسی

مصغر هل

لغت نامه دهخدا

هلی. [ هَُ ] ( اِ ) نامی است که در نور و آمل به برقوق دهند. ( یادداشت مؤلف ).

هلی. [ هَُ ل ْ لا ] ( ع اِ ) ریش و زخم که بعد از اندوه رسد. ( منتهی الارب ).

هلی.[ هَُ ل َی ی ] ( ع اِ مصغر ) مصغر هل. ( منتهی الارب ).

هلی . [ هَُ ] (اِ) نامی است که در نور و آمل به برقوق دهند. (یادداشت مؤلف ).


هلی . [ هَُ ل ْ لا ] (ع اِ) ریش و زخم که بعد از اندوه رسد. (منتهی الارب ).


هلی .[ هَُ ل َی ی ] (ع اِ مصغر) مصغر هل . (منتهی الارب ).


دانشنامه عمومی

هلی (فیلم). هلی(به انگلیسی: Heli) فیلمی مستقل در ژانر درام جنایی به کارگردانی آمات اسکالانته و محصول سال ۲۰۱۳ کشور مکزیک است. این فیلم برای دریافت نخل طلایی ۲۰۱۳ در جشنواره کن نامزد شده بود.
۱۵ مه ۲۰۱۳ (۲۰۱۳-05-۱۵) (کن)
۹ اوت ۲۰۱۳ (۲۰۱۳-08-۰۹) (مکزیک)
هلی که جوانی صلح طلب و سربه زیر است همراه با زن و فرزند و پدر و خواهرش در جایی دورافتاده و خشک در مکزیک زندگی می کند. خواهر کوچک او استلا به یکی از جوانان همسایه به نام بتو که تحت آموزش نظامی است علاقه مند می شود اما این رابطه تبعاتی غیرقابل پیش بینی و وحشتناک برای خانوادهٔ هلی دارد…
برای خواندن نقد و بررسی فیلم به این لینک در وب سایت ماهنامه سینمایی فیلم مراجه کنید.

گویش مازنی

/hali/ آلوترش - آلوچه & صوتی جهت خوراندن غذا به ادک

۱آلوترش ۲آلوچه


صوتی جهت خوراندن غذا به ادک


پیشنهاد کاربران

هلی [ه َ ] ( اِ ) در زبان تبری ( مازنی ) به معنای آلوچه می باشد.

هِلِیّ یا هِلِیّ کردن = در لهجه روستاهای شیراز و نیز در لهجه عرب خمسه به معنای کوبیدن چیزی با پا هست . مانند هِلِیّ کردن خرمن گندم و یا جو برای جدا کردن دانه ها از کلور و یا هِلِیّ کردن شُل برای کاهگل کردن ساختمان و کلا کوبیدن و لِه کردن هر چیزی با پا را هِلِیّ کردن، گویند.

هلی:می گذاری هلی در زبان لری یعنی می گذاری یا اجازه میدهی است . هلی و کارم برسم یعنی میذاریزیا اجازه میدی به کارم برسم .

سهل بگیری. رها کنی
و گر همچنان روزگاری هلی/به گردونش از بیخ بر نگسلی
گلستان سعدی

رها کردن

اجازه دادن فرصت دادن

هلی در فارسی و گویش لری با یک معنای
هلی هشتن گذاشتن نهادن وانهادن، رها کردن، یا اجازه دادن می باشد

و گر همچنان روزگاری هلی/به گردونش از بیخ بر نگسلی
سعدی


کلمات دیگر: