دانه مروارید مهره سیمین
تومه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( تومة ) تومة. [ م َ ] ( ع اِ ) دانه مروارید. || مهره سیمین. ج ، توم ، تُوَم. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). دانه سیمین مانند مروارید.( از اقرب الموارد ). مهره سیمین. ( مهذب الاسماء ). رجوع به توم شود. || گوشواره ای که در آن دانه بزرگ باشد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || بیضه شترمرغ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || ام تومة؛ صدف. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
تومة. [ م َ ] (ع اِ) دانه ٔ مروارید. || مهره ٔ سیمین . ج ، توم ، تُوَم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). دانه ٔ سیمین مانند مروارید.(از اقرب الموارد). مهره ٔ سیمین . (مهذب الاسماء). رجوع به توم شود. || گوشواره ای که در آن دانه ٔ بزرگ باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || بیضه ٔ شترمرغ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || ام تومة؛ صدف . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
دانشنامه عمومی
پیشنهاد کاربران
اسپرم، سلول تولید مثلی نرینه
کلمات دیگر: