تغییر عقیده و روش دادن ٠ عدول کردن ٠ یا به خشم آمدن ٠ راندن ٠
نظر برگشتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
نظر برگشتن. [ ن َ ظَ ب َ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) تغییر عقیده و روش دادن. عدول کردن. || به خشم آمدن. راندن :
یارب نظر تو برنگردد
برگشتن روزگار سهل است.
یارب نظر تو برنگردد
برگشتن روزگار سهل است.
کلمات دیگر: