(اسم ) ۱- فروهشته و نرم شونده ( موی ) . ۲ - رام شونده انس گیرنده .
مسترسل
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مسترسل. [ م ُ ت َ س ِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از استرسال. ملایم و متواضع و خوش خوی. ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). || شعر مسترسل ؛ موی فروهشته. ( دهار ) ( منتهی الارب ). موی فروهشته و راست افتاده و آویخته. ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). رجوع به استرسال شود.
فرهنگ عمید
۱. رهاشده به حال خود.
۲. سست، بی پایه.
۳. انس گیرنده، رام شونده.
۲. سست، بی پایه.
۳. انس گیرنده، رام شونده.
کلمات دیگر: