کلمه جو
صفحه اصلی

عنابستان

فرهنگ فارسی

ده از دهستان طبس بخش صفی آباد شهرستان سبزوار

لغت نامه دهخدا

عنابستان . [ ع ُن ْ نا ب ِ ] (اِ مرکب ) آنجا که درخت عناب بسیار بود.


عنابستان. [ ع ُن ْ نا ب ِ ] ( اِ مرکب ) آنجا که درخت عناب بسیار بود.

عنابستان. [ ع َن ْ نا ب ِ ] ( اِخ )دهی است از دهستان طبس بخش صفی آباد شهرستان سبزوار.سکنه آن 270 تن. آب آن از قنات و محصول آن غلات ، پنبه و ابریشم است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

عنابستان . [ ع َن ْ نا ب ِ ] (اِخ )دهی است از دهستان طبس بخش صفی آباد شهرستان سبزوار.سکنه ٔ آن 270 تن . آب آن از قنات و محصول آن غلات ، پنبه و ابریشم است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).


دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۶°۲۲′۲۴″ شمالی ۵۷°۵۱′۳۸″ شرقی / ۳۶٫۳۷۳۳۳°شمالی ۵۷٫۸۶۰۵۶°شرقی / 36.37333; 57.86056
عنابستان، روستایی است از توابع بخش مرکزی و در شهرستان خوشاب استان خراسان رضوی ایران.
این روستا در دهستان طبس قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۸۱ نفر (۳۴ خانوار)بوده است.

پیشنهاد کاربران

درخت عناب ندارد و نداشته. عناب به عربی عنب است این روستا با توجه به اینکه باغهای انگور بسیار دارد که تقریبا 400سال قدمت این روستاست. عنبستان =باغها ی انگور


برداشت لغت نامه دهخدا از واژه عنابستان درست است، زیرا این نام یک اسم خاص برای مکان است و در گذشته باغات عناب در آنجا وجود داشته و وجه تمایز این روستا نسبت به نواحی پیرامون که عمدتا باغات انگور بوده است.


کلمات دیگر: