کلمه جو
صفحه اصلی

ذووجهین

فرهنگ فارسی

۱- دارای دو روی . ۲ - دارای دو معنی . ۳- آنست که ترکیبی که از الفاظ مشترک برحسب وضع باشد آن ترکیب مفید در غرض تمام باشد و یا ترکیب از الفاظی بود اطلاق هر لفظی در اصطلاح و استعمال بر دو چیزبود و بنای آن ترکیب بر یک غرض تمام بود الافرق آنکه ایهام در یک لفظ است و ذو وجهین در الفاظ و مستفاد از ترکیب مثال : پیر نورانی صبح آنرا که گفتی صادق است مهر خود را برهمه آفاق روشن میکند . این بیت دو معنی دارد و مقید در غرض است اما غرضی که بنای بیت بر آنست این است که پیر نورانی صبح آن صبح که او را صادق گفتی آفتاب خویش را برهمه جهان تابنده کند . غرض دوم منافی آنست که پیر نورانی صبح آن پیر که او را سادق گفتی شفقت خود برهمه جهانیان پیدا می کند و این غرض مستفاد از لفظ های نورانی وصادق و مهر و روشن است که اطلاق این الفاظ هم بر پیر درست آید و هم بر صبح .
دارای دو روی .

فرهنگ معین

(وَ هَ یا هِ ) [ ع . ] (ص مر. ) دارای دو وجه یا معنی .

لغت نامه دهخدا

ذووجهین. [ وَ هََ ] ( ع ص مرکب ، اِ مرکب ) دارای دو روی. دارای دو معنی. || نزد بلغا آن است که ترکیبی که از الفاظ مشترک بر حسب وضع باشد آن ترکیب مفید در غرض تمام باشد. و یا ترکیب از الفاظی بود که اطلاق هر لفظی در اصطلاح و استعمال بر دو چیز بود. و بنای آن ترکیب بر یک غرض تمام بود. و این صنعت عین ایهام است. الا فرق آنکه ایهام در یک لفظ است و ذووجهین در الفاظ و مستفاد از ترکیب. و اگر بتمهید مقدمه مؤید گردد زیباتر آید بر حسب وضع. مثاله ، شعر:
بمیدان نگر هست گنبدکنان ( ؟ )
کمیتی که او جوش بسیار دارد.
غرضی که بنای بیت بر آن است آن است که در میدان نگر یعنی ساغر را نگر. گنبدکنان یعنی حباب بر می آرد آن کمیتی که سخت میجوشد. و غرض دوم که بنای بیت بر آن نیست آن است که در میان میدان که جای جولانگری اسبان است خاستها میکند. آن اسب کمیت که جوش بسیار دارد. مثال طریق دوم بر حسب اصطلاح شعر:
پیر نورانی صبح آنرا که گفتی صادق است
مهر خود را بر همه آفاق روشن میکند.
این بیت دو معنی دارد. و مقید دو غرض است. اما غرضی که بنای بیت بر آن است اینکه پیر نورانی صبح آن صبح که او را صادق گفتی آفتاب خویش را بر همه جهان تابنده کند غرض دوم منافی آن است که پیر نورانی صبح آن پیر که او را صادق گفتی شفقت خود بر همه جهانیان پیدا میکند. و این غرض مستفاد از لفظ نورانی و صادق و مهر و روشن که اطلاق این الفاظ هم بر پیری درست آید و هم بر صبح. کذا فی جامع الصنایع.

فرهنگ عمید

ذوالوجهین#NAME?


=ذوالوجهین

دانشنامه آزاد فارسی



کلمات دیگر: