کلمه جو
صفحه اصلی

رادیکالیسم

فرهنگ معین

[ فر. ] (ص مر. ) ۱ - بنیادگرایی . ۲ - تندروی .

فرهنگ عمید

طرف داری از تغییرات اساسی و اصلاحات کامل در شئون سیاسی و اجتماعی که سبب تعدیل اوضاع اجتماعی و برطرف ساختن مفاسد می شود.

دانشنامه عمومی

رادیکالیسم به معنای هواخواهی و طرفداری از «دگرگونی های بنیادی» جامعه و نهادهای اجتماعی موجود است. رادیکال، از نظر لغوی به معنای اصل و ریشه است و در علوم اجتماعی به آن اندیشه هایی می گویند که اقداماتی تند و سخت و ریشه ای را در بهبود جامعه خواهانند و دگرگونیهای بنیادی را در امور سیاسی و اقتصادی و اجتماعی طلب می کنند.
رادیکالیسم به آئین کسانی نیز اطلاق می شود که دارای افکار چپ گرا نیز می باشند؛ که پس از آن ها لیبرال ها و میانه روها و بعد محافظه کاران قرار دارند، و در آن سر طیف سیاسی مرتجعان هستند که متمایل به بازگشت به گذشته هستند.
علی رغم این تفکیک سیاسی در سالهای اخیر سخن از راست «بنیان نگر» نیز به میان آمده است. «جامعه شناسی رادیکال»، مظهر کوشش در پیوند زدن نتایج تحقیقات اجتماعی به اعماق توده ها است، و سعی دارد با به کارگیری حاصل کار پژوهشهای جامعه شناختی، تغییراتی اساسی در جامعه به وجود آورد. رادیکالیسم دلالت دارد بر هر فکر و عمل سیاسی و اجتماعی که خواستار دگرگونیهای ژرف و عمیق و بی درنگ در نهادهای موجود است.
اصطلاح رادیکالیسم اولین بار در بریتانیا در مورد مخالفان لایحه اصلاحات سال ۱۸۳۲ به کار برده شد و بعد از آن جرمی بنتام و پیروان او را رادیکالهای فلسفی نامیدند.

دانشنامه آزاد فارسی

رادیکالیسم (radicalism)
(یا: افراط گرایی؛ تندروی) نوعی موضع گیری سیاسی در جهت هواداری از ایجاد تغییرات بنیادی در نظم سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی موجود. بنیادستیزی معمولاً ریشه در ارزش های بنیادین دارد و هدف آن تغییر دادن قهری وضع موجود در جهت سازگار شدن با آن اصول است. رادیکال ها معمولاً هرگونه موضع گیری در جهت سازش با نظم موجود را کفر می دانند، و اصول اعتقادی آنان غالباً بر آموزه های فیلسوف یا رهبر سیاسی اقتدارگرا استوار است. رادیکالیسم دورۀ جدید ریشه در چالش با امتیازات طبقات حاکم دارد، خواه این گونه امتیازات بر ادعای حق خداوندی، اشرافیت موروثی، یا ثروت تحکیم یافته استوار باشد. افراط گرایی در قالب رشته ای طولانی از جنبش ها، از قیام های دهقانی قرن ۱۶ آلمان تا جنبش های کارگری افراط گرایانۀ اواخر قرن ۱۹، تجلی یافته است. واژۀ «رادیکالیسم» نخستین بار دربارۀ جنبشی به کار رفت که در اواخر قرن ۱۸ در انگلستان برای اجرای اصلاحات پارلمانی برپا شد. از این زمان به بعد در بریتانیا، رادیکال به تدریج مترادف لیبرال شد و به جای یکدیگر به کار رفتند. عناصر رادیکال انقلاب فرانسه ژاکوبن ها بودند که به آمیزه ای از جزمیت دوآتشه با آرزوهای تبشیری توده های تهیدست توسل می جستند (← ژاکوبن ها). در جریان انقلاب امریکا، تامس پین در نوشته های تند خود نهاد سلطنت را به ریشخند گرفت و بر حقوق همۀ مردم تأکید کرد. اگرچه افراط گرایی سنّتی عمدتاً جنبشی چپ گرایانه بوده، اما تمنیّات سودایی چپ ها سبب بروز شکل های مختلفی از افراط گرایی در جناح راست شده است. بر این اساس، در حالی که آموزه های افراط گرایان چپ بر مفاهیم برابری استوار بوده اند، افراط گرایان راست بر نخبه گرایی صحه گذاشته اند. مفهوم رادیکال در سال های اخیر تغییر کرده است، زیرا دیدگاه هایی افراطی پدید آمده که دیگر با سیاست های کمونیستی، سوسیالیستی یا لیبرال هم معنا پنداشته نمی شوند؛ مثل گرایش های گوناگون «چپ نوین» و «تندروهای جنسی».

پیشنهاد کاربران

1 - دگرگون سازی
2 - دگرگون گرائی

تندروی، بنیادی گری.


کلمات دیگر: