کلمه جو
صفحه اصلی

راست کوک

فرهنگ فارسی

( اسم ) کوک آلات موسیقی متناسب با صدای مرد ( بم ) . مقابل چپ کوک .

لغت نامه دهخدا

راست کوک. ( ص مرکب ) ( اصطلاح موسیقی ) در تارهای ذوی الاوتار ( یا سازهای زهی ) که یکسر سیمها به کاسه ساز متصل است و ثابت میباشد سر دیگر آن سیمها به گوشه های غیرثابت اتصال دارد که برای کم و زیادکردن آوای ساز، آن گوشه ها را بطرف راست یا چپ میپیچانند. تار یا ساز راست کوک آن را گویند که در موقع کوک کردن ساز، گوشه ها بسمت راست پیچانده شوند و مقابل آن را چپ کوک گویند. || ساعت که کوک آن از جانب راست کنند، مقابل چپ کوک. ( یادداشت مؤلف ).

دانشنامه آزاد فارسی

اصطلاحی در موسیقی ایرانی و در مقابل چپ کوک، برای تمایز محدودۀ صدای زن و مرد. این واژه برای اجرای آهنگ در مایه ای به کار می رود که خاصِ صدای آقایان است. همچنین مایه هایی را گویند که خوانندۀ مرد بتواند از درآمد تا اوج را در جای خودش بخواند. در گذشته ساز متداول تار بوده است و برخی نوازندگان در هنگام همراهی با خوانندۀ مرد به جای تغییر مایه با چرخاندن گوشی های تار به سمت راست ، کوکِ ساز را پایین می آوردند، از این رو به آن راست کوک گفته اند. اغلب در دستگاه های اصلی مانند ماهور، چهارگاه، و شور فاصلۀ پنجم، راست کوک را از لحاظ مایه می توان درآمد چپ کوک محسوب کرد. مثلاً، دلکش ماهور sol که راست کوک به حساب می آید روی نت re واقع می شود که مایۀ شروع درآمد ماهور چپ کوک می تواند باشد، یعنی ماهور re.


کلمات دیگر: