کلمه جو
صفحه اصلی

شتابی نمودن

فرهنگ فارسی

شتابی کردن شتاب کردن

لغت نامه دهخدا

شتابی نمودن. [ ش ِ ن َ / ن ِ / ن ُ دَ ] ( مص مرکب ) شتابی کردن. شتاب کردن. تَعَجﱡل. تَغَلغُل. تَهریف. عَسل. عَملَسَة. عِیهَمَة. مُداغَصَة.نَزر. ( منتهی الارب ). اِفراط؛ شتابی نمودن در کاری. ( منتهی الارب ). || وانمودن که شتاب دارد.


کلمات دیگر: