کلمه جو
صفحه اصلی

صلایه کردن

فارسی به انگلیسی

to pulverize, to bray, to pound

فرهنگ فارسی

دارو یا چیزی دیگر را روی صلایه ساییدن

لغت نامه دهخدا

صلایه کردن. [ ص َ ی َ / ی ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بمالیدن در هاون و جز آن. رجوع به صلایة شود.


کلمات دیگر: