کلمه جو
صفحه اصلی

عزان

فرهنگ فارسی

ابن قیس بن عزان ابن قیس بن احمد بن سعید بوسعیدی از امامان عمان بسال ۱۲۸۵ قمری پس از خلع سلطان سالم ابن ثوینی با وی در مسقط بیعت شد و رایتهای سپید که شعار خاندان او بود برافراشته گشت

لغت نامه دهخدا

عزان .[ ع َزْ زا ] (اِخ ) قلعه ای است بر فرات . (منتهی الارب ). شهری است بر رود فرات ازآن ِ زباء، و خواهر او شهری در مقابل آن داشت بنام عدان . (از معجم البلدان ).


عزان.[ ع َزْ زا ] ( اِخ ) قلعه ای است بر فرات. ( منتهی الارب ). شهری است بر رود فرات ازآن ِ زباء، و خواهر او شهری در مقابل آن داشت بنام عدان. ( از معجم البلدان ).

عزان. [ ع َزْ زا ] ( اِخ ) از قلاع ریمة است در یمن. ( از معجم البلدان ).

عزان. [ ع َزْ زا ] ( اِخ ) ابن تمیم خروصی ازدی. از پیشوایان اباضیه در عمان بود. بسال 277 هَ.ق. پس از خلع شدن راشدبن نضر، در نزوی با وی بیعت شد. در ایام حکومت پیوسته با فتنه ها و حوادث دست بگریبان بود و سرانجام به سال 280 هَ.ق. به دست محمدبن بور، عامل معتضد عباسی در بحرین ، بقتل رسید و سر او به بغداد فرستاده شد. ( از الاعلام زرکلی از تحفةالاعیان ج 1 ص 193 ).

عزان. [ ع َزْ زا ] ( اِخ ) ابن قیس بن عزان بن قیس بن احمدبن سعید بوسعیدی. از امامان عمان. بسال 1285 هَ.ق. پس از خلع سلطان سالم بن ثوینی ، با وی در مسقط بیعت شد و رایتهای سپید که شعار خاندان او بود برافراشته گشت. امامت وی بیست وهشت ماه و نیم بطول انجامید و در این مدت وی غالب متصرفاتی را که به دست امیرزادگان افتاده بود بازستاند و مردم در عصر کوتاه امامت او در راحتی میزیستند و سرانجام بسال 1287 هَ.ق. به دست ترکی بن سعیدبن سلطان بقتل رسید. ( از الاعلام زرکلی از تحفةالاعیان ج 2 و عمان و الساحل الجنوبی للخلیج الفارسی ص 38 ).

عزان . [ ع َزْ زا ] (اِخ ) ابن تمیم خروصی ازدی . از پیشوایان اباضیه در عمان بود. بسال 277 هَ .ق . پس از خلع شدن راشدبن نضر، در نزوی با وی بیعت شد. در ایام حکومت پیوسته با فتنه ها و حوادث دست بگریبان بود و سرانجام به سال 280 هَ .ق . به دست محمدبن بور، عامل معتضد عباسی در بحرین ، بقتل رسید و سر او به بغداد فرستاده شد. (از الاعلام زرکلی از تحفةالاعیان ج 1 ص 193).


عزان . [ ع َزْ زا ] (اِخ ) ابن قیس بن عزان بن قیس بن احمدبن سعید بوسعیدی . از امامان عمان . بسال 1285 هَ .ق . پس از خلع سلطان سالم بن ثوینی ، با وی در مسقط بیعت شد و رایتهای سپید که شعار خاندان او بود برافراشته گشت . امامت وی بیست وهشت ماه و نیم بطول انجامید و در این مدت وی غالب متصرفاتی را که به دست امیرزادگان افتاده بود بازستاند و مردم در عصر کوتاه امامت او در راحتی میزیستند و سرانجام بسال 1287 هَ .ق . به دست ترکی بن سعیدبن سلطان بقتل رسید. (از الاعلام زرکلی از تحفةالاعیان ج 2 و عمان و الساحل الجنوبی للخلیج الفارسی ص 38).


عزان . [ ع َزْ زا ] (اِخ ) از قلاع ریمة است در یمن . (از معجم البلدان ).


دانشنامه عمومی

عزان (شهر). عزان شهر آبادی است در پایهٔ کوه (سهیلة)، از توابع استان حضرموت در کشور یمن در شبه جزیره عربستان.
فهرست شهرهای یمن
این شهر مابین راه شهرهای مکلا وعدن واقع شده است. در عزان باغ های نخل خرما وبساتین انگور (کروم)، و واحات
فراوان است. در دوران پیشین یکی از شهرهای (ریفه) در یمن بوده است. کوه های (عزان ذخر)، و (عزان خبت)، و (جبل صبر) شهر را احاطه نموده أند.
این شهر سابقاً در یمن جنوبی واقع شده بود.


کلمات دیگر: