منسوب به باب عزره که محله ای بزرگ است در نیشابور و چند تن از فاضلان بدان منسوبند
عزری
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
عزری. [ع َ ری ی ] ( ص نسبی ) منسوب به باب عزرة که محله ای بزرگ است در نیشابور. و چند تن از فاضلان بدان منسوبند. ( از اللباب فی تهذیب الانساب ). و رجوع به عزرة شود.
عزری. [ ع َ ] ( اِخ ) نام او ابراهیم بن حسن و مکنی به ابواسحاق. فقیه حنفی و محدث قرن چهارم هجری است. وی بسال 347 هَ.ق. درگذشته است. ( از اللباب فی تهذیب الانساب ) ( معجم البلدان ).
عزری. [ ع َ ] ( اِخ ) نام او ابراهیم بن حسن و مکنی به ابواسحاق. فقیه حنفی و محدث قرن چهارم هجری است. وی بسال 347 هَ.ق. درگذشته است. ( از اللباب فی تهذیب الانساب ) ( معجم البلدان ).
عزری . [ ع َ ] (اِخ ) نام او ابراهیم بن حسن و مکنی به ابواسحاق . فقیه حنفی و محدث قرن چهارم هجری است . وی بسال 347 هَ .ق . درگذشته است . (از اللباب فی تهذیب الانساب ) (معجم البلدان ).
عزری . [ع َ ری ی ] (ص نسبی ) منسوب به باب عزرة که محله ای بزرگ است در نیشابور. و چند تن از فاضلان بدان منسوبند. (از اللباب فی تهذیب الانساب ). و رجوع به عزرة شود.
کلمات دیگر: