بمعنی شپره باشد که عربان خفاش گویند
شپوز
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
شپوز. [ ش َپ ْ پو ] ( اِ مرکب ) به معنی شپره باشد که عربان خفاش گویند. ( برهان ). به معنی شپ یوز است که شب پره باشد. ( انجمن آرا ). شبپره. خفاش. ( ناظم الاطباء ). شب بوزه. ( حاشیه برهان چ معین ).
کلمات دیگر: