کلمه جو
صفحه اصلی

فرغانی

فرهنگ فارسی

محمد بن عبدالله فرغانی صوفی مکنی به ابوجعفر منسوب به فرغانه ماورائ النهر ساکن بغداد و از یاران جنید بود و کلام جنید را روایت کرد .

لغت نامه دهخدا

فرغانی. [ ف َ ] ( ص نسبی ) منسوب است به فرغانه که ولایتی است در پشت چاچ. ( سمعانی ). منسوب به فرغانه ماوراءالنهر. ( یادداشت به خط مؤلف ). || منسوب به فرغان از قرای فارس. ( سمعانی ).

فرغانی. [ ف َ ] ( اِخ ) ابن کثیر. رجوع به ابن کثیر شود.

فرغانی. [ ف َ ] ( اِخ ) سراج الدین علی بن عثمان اوشی فرغانی حنفی الماتریدی ، مکنی به ابوالحسن. او راست : 1- بدءالامالی در توحید. 2- تحفةالاعالی علی شرح بدءالامالی. 3- الفتاوی السراجیة. مجموعه فتاوی بر اساس مذهب حنفی. تألیف کتاب در سال 569 هَ.ق. به پایان رسیده و بنابراین فرغانی از فقهای قرن ششم هجری است. ( از معجم المطبوعات ج 1 ستون 500 ).

فرغانی. [ ف َ ] ( اِخ ) سعیدالدین محمدبن احمدبن محمد، مکنی به ابوعبداﷲ. او راست : کتابی به نام منتهی المدارک در شرح تائیةالکبری ابن فارض که در سال 730 هَ.ق. تألیف آن را به پایان رسانیده است. ( از معجم المطبوعات ج 2 ستون 1445 ). با توجه به تاریخ تألیف کتابش در قرن هشتم هجری میزیسته است.

فرغانی. [ ف َ ] ( اِخ ) علی بن ابی بکربن عبدالجلیل الفرغانی المرغینانی. از مردم مرغینان فرغانه و از اکابر فقهای حنفی بود. مردی حافظ، مفسر، محقق و ادیب و از مجتهدان بود. او راست : 1- الهدایة فی شرح البدایة دردو مجلد در باب فقه. 2- المنتقی. 3- الفرائض. 4- التجنیس و المزید که رساله دیگری است در فقه. 5- مناسک الحج. 6- مختارات النوازل. تولد مرغینانی به سال 530هَ.ق. / 1135 م. و مرگ او به سال 593 هَ.ق. / 1196 م. بود. ( الاعلام زرکلی ج 2 ص 660 ). مؤلف معجم المطبوعات کتاب دیگری به نام بدایةالمبتدی در فقه حنفی به او نسبت داده و وی را به لقب شیخ الاسلام و برهان الدین خوانده است. ( از معجم المطبوعات ج 2 ستون 1739 ).

فرغانی. [ ف َ ] ( اِخ ) قاسم بن محمدبن عبداﷲ، مکنی به ابوعبدالرحمان. از مردم فرغانه ماوراءالنهر بود و حدیث هائی از خود میساخت. او را از قبیصةبن عقبه و عاصم النبیل و عبداﷲبن یوسف روایت است. وی در سال 261 هَ.ق. در اسفراین درگذشت. ( اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 206 ).

فرغانی. [ ف َ ] ( اِخ ) محمدبن اسماعیل فارسی ، مکنی به ابوالفتح و منسوب به فرغان فارس. در نیشابور از ابویعلی حمزةبن عبدالعزیز المهلبی و جز او استماع حدیث کرد. ( اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 206 ).

فرغانی. [ ف َ ] ( اِخ ) محمدبن عبداﷲ فرغانی صوفی ، مکنی به ابوجعفر، منسوب به فرغانه ٔماوراءالنهر. ساکن بغداد و از یاران جنید بود و کلام جنید را روایت کرد. ابوالعباس محمدبن حسن الخشاب ازاو روایت کند. ( اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 206 ).

فرغانی . [ ف َ ] (اِخ ) ابن کثیر. رجوع به ابن کثیر شود.


فرغانی . [ ف َ ] (اِخ ) سراج الدین علی بن عثمان اوشی فرغانی حنفی الماتریدی ، مکنی به ابوالحسن . او راست : 1- بدءالامالی در توحید. 2- تحفةالاعالی علی شرح بدءالامالی . 3- الفتاوی السراجیة. مجموعه ٔ فتاوی بر اساس مذهب حنفی . تألیف کتاب در سال 569 هَ.ق . به پایان رسیده و بنابراین فرغانی از فقهای قرن ششم هجری است . (از معجم المطبوعات ج 1 ستون 500).


فرغانی . [ ف َ ] (اِخ ) سعیدالدین محمدبن احمدبن محمد، مکنی به ابوعبداﷲ. او راست : کتابی به نام منتهی المدارک در شرح تائیةالکبری ابن فارض که در سال 730 هَ .ق . تألیف آن را به پایان رسانیده است . (از معجم المطبوعات ج 2 ستون 1445). با توجه به تاریخ تألیف کتابش در قرن هشتم هجری میزیسته است .


فرغانی . [ ف َ ] (اِخ ) علی بن ابی بکربن عبدالجلیل الفرغانی المرغینانی . از مردم مرغینان فرغانه و از اکابر فقهای حنفی بود. مردی حافظ، مفسر، محقق و ادیب و از مجتهدان بود. او راست : 1- الهدایة فی شرح البدایة دردو مجلد در باب فقه . 2- المنتقی . 3- الفرائض . 4- التجنیس و المزید که رساله ٔ دیگری است در فقه . 5- مناسک الحج . 6- مختارات النوازل . تولد مرغینانی به سال 530هَ .ق . / 1135 م . و مرگ او به سال 593 هَ .ق . / 1196 م . بود. (الاعلام زرکلی ج 2 ص 660). مؤلف معجم المطبوعات کتاب دیگری به نام بدایةالمبتدی در فقه حنفی به او نسبت داده و وی را به لقب شیخ الاسلام و برهان الدین خوانده است . (از معجم المطبوعات ج 2 ستون 1739).


فرغانی . [ ف َ ] (اِخ ) قاسم بن محمدبن عبداﷲ، مکنی به ابوعبدالرحمان . از مردم فرغانه ٔ ماوراءالنهر بود و حدیث هائی از خود میساخت . او را از قبیصةبن عقبه و عاصم النبیل و عبداﷲبن یوسف روایت است . وی در سال 261 هَ .ق . در اسفراین درگذشت . (اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 206).


فرغانی . [ ف َ ] (اِخ ) محمدبن اسماعیل فارسی ، مکنی به ابوالفتح و منسوب به فرغان فارس . در نیشابور از ابویعلی حمزةبن عبدالعزیز المهلبی و جز او استماع حدیث کرد. (اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 206).


فرغانی . [ ف َ ] (اِخ ) محمدبن عبداﷲ فرغانی صوفی ، مکنی به ابوجعفر، منسوب به فرغانه ٔماوراءالنهر. ساکن بغداد و از یاران جنید بود و کلام جنید را روایت کرد. ابوالعباس محمدبن حسن الخشاب ازاو روایت کند. (اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 206).


فرغانی . [ ف َ ] (ص نسبی ) منسوب است به فرغانه که ولایتی است در پشت چاچ . (سمعانی ). منسوب به فرغانه ٔ ماوراءالنهر. (یادداشت به خط مؤلف ). || منسوب به فرغان از قرای فارس . (سمعانی ).



کلمات دیگر: