( مصدر ) بغلط سخن گفتن خطا گفتن .
غلط راندن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
غلط راندن. [غ َ ل َ دَ ] ( مص مرکب ) به غلط سخن گفتن :
کجا پیش پیرای پیر کهن
غلط رانده بود از درستی سخن.
بر غلط خواندن اعتمادی نیست.
کجا پیش پیرای پیر کهن
غلط رانده بود از درستی سخن.
نظامی.
بی غلط راندن اجتهادی نیست بر غلط خواندن اعتمادی نیست.
نظامی.
کلمات دیگر: