کلمه جو
صفحه اصلی

عریفی

فرهنگ فارسی

منسوب به عریف که بطنی است از حضرموت از صدف

لغت نامه دهخدا

عریفی . [ ع َ ] (حامص ) شغل و خدمت ریاست . (ناظم الاطباء): عِرافة؛ عریفی کردن . (منتهی الارب ).


عریفی . [ ع َ ] (ص نسبی ) منسوب است به عریف بن جشم . (از اللباب فی تهذیب الانساب ).


عریفی . [ ع ُ رَ ] (ص نسبی ) منسوب به عُریف که بطنی است از حضرموت ، از صدف . (از اللباب فی تهذیب الانساب ).


عریفی. [ ع َ ] ( حامص ) شغل و خدمت ریاست. ( ناظم الاطباء ): عِرافة؛ عریفی کردن. ( منتهی الارب ).

عریفی. [ ع َ ] ( ص نسبی ) منسوب است به عریف بن جشم. ( از اللباب فی تهذیب الانساب ).

عریفی. [ ع ُ رَ ] ( ص نسبی ) منسوب به عُریف که بطنی است از حضرموت ، از صدف. ( از اللباب فی تهذیب الانساب ).


کلمات دیگر: