کلمه جو
صفحه اصلی

قدران

فرهنگ فارسی

توانستن قادر شدن

لغت نامه دهخدا

قدران. [ ق ِ ] ( ع مص ) توانستن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). قادر شدن. ( آنندراج ). گویند: قَدَر قَدْراً و قُدْرَةً و مُقْدرَةً [ دُ / دَ/ دِ ] و مِقداراً و قداراً [ ق َ / ق ِ ] و قَدارَةًو قُدوراً و قُدورَةً و قِدْراناً. ( منتهی الارب ).


کلمات دیگر: