کلمه جو
صفحه اصلی

عروف

فرهنگ فارسی

مرد دانا و کارشناس و ماهر عارف و دانا

لغت نامه دهخدا

عروف. [ ع َ ] ( ع ص ) مرد دانا و کارشناس و ماهر. ( ناظم الاطباء ). عارف و دانا. ( از اقرب الموارد ). || مرد نیک شکیبا. ( از منتهی الارب ). صبور. ( اقرب الموارد ). ج ، عُرف. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).


کلمات دیگر: