کلمه جو
صفحه اصلی

صقع واجب

فرهنگ فارسی

آنگاه که فلاسفه و متکلمان بخواهند کلمه مکان و محل و جای و مترادفات آن را در مورد باری تعالی بکار ببرند

لغت نامه دهخدا

صقع واجب. [ ص ُ ع ِ ج ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آنگاه که فلاسفه و متکلمان بخواهند کلمه مکان و محل و جای و مترادفات آن را در مورد باری تعالی به کار ببرند کلمه صقع را استعمال می کنند و صقع ربوبی یا صقع واجب گویند. ظاهراً این کلمه را نخست شیخ اشراق در این مورد به کار برده است.


کلمات دیگر: