کلمه جو
صفحه اصلی

شک گرایی

مترادف و متضاد

skepticism (اسم)
شک، تردید، شک گرایی، فلسفه شکاکی و بدبینی، انتقاد مضر و از روی بدبینی

دانشنامه عمومی

شک گرایی یا شکاکیت (به انگلیسی: Skepticism) یکی از مکاتب زیرمجموعهٔ خردگرایی است.
م. ماشین. شک گرایی.
شک گرایان اصراری بر اثبات و پافشاری بر عقاید خود و دیگران نداشته و همواره آمادهٔ شنیدن نظریات دیگرند. شک گرایان ابایی از اعتراف به نادانی در مواردی که علم روز هنوز به جواب قطعی نرسیده ندارند (بر خلاف بسیاری مکاتب و ادیان که صرف ندانستن چرایی رخدادها را از براهین اثبات معبود خویش برمی شمارند). همچنین، در بسیاری موارد با وجود نظریات غالب، اقدام به تأیید یا تکذیب موضوعی نمی کنند.
البته شک گرایی، به معنای بی تفاوتی در مقابل رویدادهای روز نیست. شک گرایان، خود را موظف به تلاش برای به دست آوردن پاسخ های محکم تر و نزدیک تر به حقیقت می دانند؛ اما از آن سو هیچ پاسخی ایشان را از شنیدن نظریات بعدی منصرف نخواهد کرد. شک گرایان در حوزهٔ علم، همواره آویخته به آخرین و مستندترین نظریات و دستاوردها هستند.
از مشخصات شک گرایی می توان به عدم ثبات و قطعیت، اندیشهٔ پیوسته و به چالش کشیدن پیش فرض ها و گهگاه بدیهیات (به زعم دیگران) اشاره کرد.

دانشنامه آزاد فارسی

شَک گرایی (scepticism/skepticism)
(یا: شکاکیّت) مکتبی فلسفی، بنیاد شده به دست پیرون الیسی در قرن ۴پ م در یونان. سوفسطائیانی همچون پروتاگوراس و گورگیاس از پدران این آیین بودند که در برابر تناقض های موجود در فلسفه ها، امکان دستیابی به حقیقت و یقین ما نسبت به آن را انکار، و ضرورت شک یا تعلیق هرگونه داوری ایجابی یا سلبی را تبلیغ می کردند. برای شکاکان یونانی تعلیق داوری غایتی اخلاقی داشت: آرامش جان که مقتضای خرد بود. بعدها انه زیدموس، آگریپا و سکستوس امپیریکوس برهان های این مکتب را سروسامان دادند و آن را در مقابل جزم گرایی عقلی یا حسی به کار بردند. گرایش به شکاکیت در قرن ۱۴م با نوشته های نیکُلاس اوترکورتی رشد یافت. او هرگونه شناختی را فراتر از داده های حسی بی واسطه و منطق ابتدایی و هرگونه شناختی را از جوهرهای مادی یا غیرمادی نفی می کرد. شکاکیت در عصر جدید با نام های مونتنی، پاسکال، بل و بیش از همه دکارت گره خورده است. اما نباید شکاکیت به معنای تعلیق قطعی حکم را با شک دستوری و موقتی دکارت که صرفاً وسیله ای است برای بازیابی حقیقت خلط کرد. دکارت درپی دستیابی به تصورات روشن و متمایز بود. هیوم نیز میان شک افراطی (بیرونی) که آن را ناممکن می دانست و شک معتدل که اعتقادات عقل سلیم را می پذیرفت تفاوت گذاشت. هوسرل روش اپوخۀ پدیدار شناختی (به معنای امتناع از داوری) را در جرح و تعدیل شک دکارتی، برای دستیابی به ماهیت پدیده ها و شهود یقینی آن ها به کار برد. شک گرایی را نباید با نسبی گرایی خلط کرد. نسبی گرایی حقیقت را نفی نمی کند بلکه آن را نسبی می داند و حتی می تواند کوششی برای رهایی از شکاکیت شمرده شود. شک گرایی را با حذف گرایی نیز نباید یکسان گرفت، زیرا توصیۀ حذف گرایی، کنار گذاشتن حوزه ای از اندیشه، به دلیل ناتوانی ما در دستیابی به حقیقت بلکه به دلیل ناممکن بودن صورت بندی حقیقت در مفاهیم و اصطلاحاتی است که به کار می بریم.

پیشنهاد کاربران

شک گرایی یا شکاکیت ( به انگلیسی: Skepticism ) یکی از مکاتب زیرمجموعهٔ خردگرایی است.
شک گرایان اصراری بر اثبات و پافشاری بر عقاید خود و دیگران نداشته و همواره آمادهٔ شنیدن نظریات دیگرند. شک گرایان ابایی از اعتراف به نادانی در مواردی که علم روز هنوز به جواب قطعی نرسیده ندارند ( بر خلاف بسیاری مکاتب و ادیان که صرف ندانستن چرایی رخدادها را از براهین اثبات معبود خویش برمی شمارند ) . همچنین، در بسیاری موارد با وجود نظریات غالب، اقدام به تأیید یا تکذیب موضوعی نمی کنند.


کلمات دیگر: