راگنار لودبروک

راگنار لودبروک (شمالی باستان: Ragnarr Loðbrók) یکی از قهرمانان باستانی در عصر وایکینگ ها بود که در اشعار اسکاندیناوی باستان و افسانه های حماسی به شکل کاملاً متفاوتی روایت شده است. طبق افسانه ها، او کشاورزی بود که به دلیل شجاعت و دلیری ای که از خود نشان داد به حکومت اسکاندیناوی دست پیدا کرد و شاه شد و شهرت زیادی پیدا کرد طوری که نژاد و وایکینگ ها را از روی وی می شناختند. برادر او رولو نام داشت. راگنار در زندگی خویش سه بار ازدواج کرد که همسر اول او، لاگرتا، زنی جنگجو بود؛ زن دوم او، «ثورا» فرزند «هراثور» که از نجیب زادگان بود و همسر سوم او آسلاگ که دختر زیگورد بود. او فرزندان زیادی داشت از جمله آن ها بیورن آیرونساید از لاگرتا، که اولین فرزند راگنار بود و شجاعت زیادی داشت و همچنین آیوار بی استخوان و اوبه و سیگوارد چشم ماری و هیتسرک از همسر سوم خود اسلاگ بود.
در سفر آخر به شاهنشاهی نوثامبریا، راگنار خود را به شاه ایلا تقدیم کرد و آن ها او را به چالهٔ از مارهای سمی انداختند اما جسد او هیچ وقت پیدا نشد.
فرزندان رگنار، بیورن آیرونساید ،آیوار بی استخوان، اوبه، هیستریک، سیگارد و با حضور شاه هارالد به شاهنشاهی نوثامبریا حمله کردند و شاه ایلا را دستگیر کردند سپسبیورن دلاور به شیوهٔ عقاب خونی شاه ایلا اعدام کرد. سپس آن ها به وسکس مرکز حکومت پادشاه اکبرت یورش برده و پس از شکستی سخت که به ارتش ساکسون ها وارد کردند قلعه اکبرت تسخیر و او نیز کشته شد و پس از آن فرزندان رگنار بر سر قدرت با یکدیگر دشمن شدند.