کلمه جو
صفحه اصلی

رام ساختن

فرهنگ فارسی

مطیع ساختن . فرمانبردار کردن . بزیر فرمان در آوردن . نرم کردن .

لغت نامه دهخدا

رام ساختن. [ ت َ ] ( مص مرکب ) مطیع ساختن. فرمانبردار کردن. بزیر فرمان درآوردن. نرم کردن :
عاقبت رام سازمت بفسون
تو پری خوی و من پری خوانم.
مسیح کاشی ( از ارمغان آصفی ).

پیشنهاد کاربران

اهلی


کلمات دیگر: