کلمه جو
صفحه اصلی

تکانه

فارسی به انگلیسی

flirt, impulse, jar, percussion, shock, stroke

لغت نامه دهخدا

تکانه. [ ت ِ ن ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان ده پیراست که در بخش حومه شهرستان خرم آباد واقع است و 600 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

دانشنامه عمومی

تکانه، اندازه حرکت (ترجمه از لفظ فرانسوی quantité de mouvement) یا مومنتوم (به انگلیسی: momentum) از کمیت های برداری در فیزیک است. حاصل ضرب جرم شیء در سرعت آن در هر لحظه، تکانه شیء در آن لحظه است؛ یعنی:
تکانهٔ زاویه ای
سرعت
که در آن، m {\displaystyle m} جرم، v → {\displaystyle {\vec {v}}} سرعت و p → {\displaystyle {\vec {p}}} تکانه است. در دستگاه SI، تکانه بر حسب واحد kg. m/s اندازه گیری می شود. تکانه کمیتی برداری است پس هم دارای اندازه و هم دارای جهت است. در تعریف بالا فقط حرکت انتقالی مد نظر است؛ از اینرو، می توان از ابعاد شیء صرف نظر کرده و آن را به عنوان یک ذره به حساب آورد. در ضمن، تکانه کمیتی موضعی است، بدین معنا که در هر نقطه از مسیر حرکت یا در هر لحظه مقدار دارد. از آنجا که در مطالعهٔ حرکت دورانی با مفهوم مشابهی موسوم به تکانهٔ زاویه ای روبرو می شویم، بهتر است به جای تکانه از عبارت تکانهٔ خطی استفاده کنیم.
نیوتن در کتاب اصول، قانون دوم حرکت خود را بر اساس مفهوم تکانهٔ خطی بیان کرده است: برآیند همهٔ نیروهای وارد شده بر یک ذره با نرخ تغییرات زمانی تکانهٔ خطی ذره برابر است. بنابراین:
که در آن، F {\displaystyle F}   نشان دهندهٔ برآیند همهٔ نیروهاست. بدیهی است که اگر هیچ نیرویی به ذره وارد نشود یا برآیند نیروهای وارد بر آن صفر باشد، تکانهٔ خطی، و به تبع آن، سرعت ذره با گذشت زمان ثابت خواهند ماند. سرعت کمیتی برداریست و ثابت ماندن آن بدین معناست که هم اندازه و هم جهت آن ثابت می مانند؛ در نتیجه، ثابت ماندن سرعت معادل با انجام حرکت مسقیم الخط یکنواخت است؛ بنابراین، اگر F = 0 {\displaystyle \mathbf {F} =0}   باشد حرکت ذره مسقیم الخط یکنواخت خواهد بود.

دانشنامه آزاد فارسی

تکانه (زیست شناسی). تَکانِه (زیست شناسی)(impulse)
(یا: پیام عصبی) وسیلۀ انتقال اطلاعات بین بخش های متفاوت بدن. تکانه های عصبی به سرعت در طول یاخته های عصبی (نورون ها) حرکت می کنند و تکانه های پیاپی اطلاعات را جلو می رانند. تحریک از محیط تکانه هایی ایجاد می کند که گیرندۀ محرک آن را درمی یابد و از طریق نورون های حسی به مغز یا طناب نخاعی می رساند. مثلاً، گیرندۀ لمس در پوست انگشت تکانه هایی به مغز می فرستند که موجب شناسایی شیء لمس شده می شود. همچنین، اطلاعات ممکن است از مغز یا طناب نخاعی و از طریق نورون های حرکتی به ماهیچه یا غده برسند. مثلاً، اطلاعات ممکن است به شکل توالی هایی منتقل شوند که موجب انقباض ماهیچه هایی می شود که انگشت را از شیء دور می کنند. مثال سادۀ این فرآیند شامل همۀ مراحلی است که از محرک تا پاسخ ماهیچه در یک قوس انعکاس (کمان بازتاب) روی می دهد. گرچه تکانۀ عصبی اثری الکتریکی است، از نوع الکتریسیته نیست. تکانۀ عصبی ناحیه ای از نورون است که پتانسیل الکتریکی آن تغییر می یابد و معمولاً آن را ناحیۀ واقطبش می نامند. واقطبش براثر حرکت یون های کانی از خلال غشای نورون ها پدید می آید.

تکانه (فیزیک). تَکانِه (فیزیک)(momentum)
تَکانِه
(یا: اندازه حرکت) حاصل ضرب جرم جسم در سرعت آن. اگر جرم جسمی برابرm کیلوگرم و سرعت آن برابرV متر بر ثانیه باشد، تکانۀ آن عبارت است از mv . یکای آن کیلوگرم متر بر ثانیه (Kg ms-۱) یا نیوتون ثانیه است. تا وقتی نیروی برآیند یا نیروی خنثی نشده ای بر جسم وارد نشود، تکانۀ آن تغییر نمی کند. بنابر قانون دوم حرکت نیوتون، بزرگی نیروی برآیند وارد بر جسم برابر است با آهنگ تغییر تکانۀ پدیدآمده براثر همان نیرو:(فرمول ۱)که در آن، mu تکانۀ اولیۀ جسم، mv تکانۀ نهایی، وt زمان تأثیر نیرو برحسب ثانیه است.فرمول ۱:
در این صورت، تغییر تکانه یا ضربۀ حاصل را چنین نشان می دهند: mv - mu = Ft ضربه یا تغییر تکانه. قانون پایستگی تکانهیکی از مفاهیم اساسی فیزیک کلاسیک است. بنابراین قانون، تکانۀ کل همۀ اجسام در هر سامانۀ بسته ای ثابت می ماند و فرآیندهایی که در سامانه اتفاق می افتند، در تکانۀ کل آن هیچ تأثیری ندارند. تکانۀ زاویه ای جسم چرخانی به جرمm، که با سرعتV روی مداری دایره ای به شعاعR در چرخش است، برابر است باmVR. تکانۀ زاویه ای نیز کمیتی پایسته است. تغییر هریک از عوامل در تکانۀ زاویه ای، مثل تغییر شعاع مدار، منجر به تغییر عوامل دیگری مثل سرعت می شود تا مقدار تکانۀ زاویه ای ثابت بماند. به عبارت دیگر، با کاهش هر عامل در تکانۀ زاویه ای، لازم است به عامل دیگر افزوده شود تا پایستگی تکانۀ زاویه ای برقرار بماند.

فرهنگستان زبان و ادب

{impulse , impulsion} [روان شناسی] 1. در نظریۀ روان کاوی، جنبش کارمایۀ روانی مربوط به سائق های جنسی و پرخاشگری 2. در روان شناسی، میل و رغبت ناگهانی و ضروری به فعالیت فوری
{momentum} [فیزیک] کمیتی بُرداری که در مکانیک کلاسیک عبارت است از حاصل ضرب جِرم جسم در سرعت آن

پیشنهاد کاربران

تکانه. ( تِ ) ( تکان + ه ) ( علم فیزیک ) کمیتی بُرداری که در مکانیک کلاسیک عبارت است از حاصل ضرب جرم جسم در سرعت آن. مترادف این واژه در زبان انگلیسی «momentum» است. ( منبع: واژه نامۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی )

پالس

تکانه ( Momentum ) . در مکانیک نیوتنی، به حاصل ضرب جرم در بردار سرعت، تکانه گفته می شود.

مشکلات و تحریم


کلمات دیگر: