کلمه جو
صفحه اصلی

اسب سوار

فارسی به انگلیسی

horseman or horsewoman


caballero, horseman


horseman, cavalier, caballero, horseman or horsewoman

فارسی به عربی

خیال , فارس

مترادف و متضاد

cavalier (اسم)
اسب سوار، معتاد به اسب دوانی، شوالیه، سوار

horseman (اسم)
اسب سوار، سوار، سوار کار

equestrian (اسم)
اسب سوار، چابک سوار

پیشنهاد کاربران

فارِس ، سوارکار

اسب سوار، سوارکار


کلمات دیگر: