کلمه جو
صفحه اصلی

هوک

فرهنگ فارسی

گول با اندکی زیرکی یهکوک

لغت نامه دهخدا

هوک. [ هََ وَ ] ( ع اِمص ) گولی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || ( مص ) گول گردیدن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ).

هوک. [ هََ ] ( ع ص ) احمق و گول با اندکی زیرکی. یهکوک. ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).

هوک. [ هَِ وَک ک ] ( ع ص ) گول با اندکی زیرکی. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). یهکوک. ( منتهی الارب ).

هوک. ( اِخ ) رابرت. فیزیک دان و منجم معروف انگلیس ( 1635-1703 م. ). در رشته فیزیک کشفیات و تحقیقاتی به عمل آورده و کاشف قانونی است که به نام قانون هوک معروف است.

هوک . [ هََ ] (ع ص ) احمق و گول با اندکی زیرکی . یهکوک . (آنندراج ) (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).


هوک . [ هََ وَ ] (ع اِمص ) گولی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || (مص ) گول گردیدن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ).


هوک . [ هَِ وَک ک ] (ع ص ) گول با اندکی زیرکی . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). یهکوک . (منتهی الارب ).


هوک . (اِخ ) رابرت . فیزیک دان و منجم معروف انگلیس (1635-1703 م .). در رشته ٔ فیزیک کشفیات و تحقیقاتی به عمل آورده و کاشف قانونی است که به نام قانون هوک معروف است .


دانشنامه عمومی

هوک ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
رابرت هوک
هوک (طبس)
هوک (شهرضا)
هوک (فیلم)
قانون هوک

پیشنهاد کاربران

ضربه ای در بکس

زیبا و زرنگ

نام قطعه موسیقی ای از رضا پیشرو در سبک رپ دیس

هوک: [باربری] قلاب جرثقیل


کلمات دیگر: