مترادف خوار شدن : ذلیل شدن، به ذلت افتادن، پست شدن، حقیر شدن، احساس حقارت کردن، زبون گشتن ، بی ارزش شدن، بی قدر شدن، بی اهمیت شدن
متضاد خوار شدن : عزیز گشتن، عزیزشدن، مهم شدن
ذلیل شدن، بهذلت افتادن، پست شدن، حقیر شدن، احساسحقارت کردن، زبون گشتن ≠ عزیز گشتن، عزیزشدن
۱. ذلیل شدن، بهذلت افتادن، پست شدن، حقیر شدن، احساسحقارت کردن، زبون گشتن ≠ عزیز گشتن، عزیزشدن
۲. بیارزش شدن، بیقدر شدن
۳. بیاهمیت شدن ≠ مهم شدن
تکیه ای: xâr bebiyan
طاری: xâr beboy(mun)
طامه ای: xâr boboɂan
طرقی: xâr beboymun
کشه ای: xâr beboymun
نطنزی: xâr baboyan