کلمه جو
صفحه اصلی

حامد جبروتی

فرهنگ فارسی

محمود جبروتی مکنی بابی محمد ساکن مکه علم و عبادت در او بکمال رسید

لغت نامه دهخدا

حامد جبروتی. [ م ِ ج َ ] ( اِخ ) ابن محمود جبروتی ، مکنی به ابومحمد، ساکن مکه. علم و عبادت بدو بکمال رسید. وی بسال 962 هَ. ق. وفات کرد و شیخ عبدالعزیز زمزمی قصیده ای در رثاء او سروده که مطلع آن این است :
ایها الغافل الغبی تنبه
ان بالنوم یقظة الناس اشبه.
در این قصیده پنجاه ویک بیتی او را جامع علوم خوانده گوید پنجاه سال با او دوست بودم ، و وی را به کنیت ابومحمد خطاب کرده است. رجوع به النورالسافر صص 253-255 شود.


کلمات دیگر: