کلمه جو
صفحه اصلی

تگانیدن

فرهنگ فارسی

تگاندن بمعنی افشاندن

لغت نامه دهخدا

تگانیدن. [ ت َ دَ ] ( مص ) تگاندن. ( ناظم الاطباء ). بمعنی افشاندن. ( غیاث اللغات ). رجوع به تگاندن و تکاندن و تکانیدن شود.


کلمات دیگر: