کلمه جو
صفحه اصلی

خوش نشینی

فرهنگ فارسی

عمل و حالت خوش نشین

لغت نامه دهخدا

خوش نشینی. [ خوَش ْ / خُش ْ ن ِ ] ( حامص مرکب ) حالت و عمل خوش نشین. ( یادداشت مؤلف ). || محافظ دولتی که از برای وی اراضی معین شده باشد. ( ناظم الاطباء ).


کلمات دیگر: