کلمه جو
صفحه اصلی

دور ریختن

فرهنگ فارسی

بیرون ریختن .

لغت نامه دهخدا

دور ریختن. [ ت َ ] ( مص مرکب ) بیرون ریختن. دورانداختن چنانکه غذای پس مانده و بیمصرف یا چیزی بی ارزش را. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به دورانداختن شود.


کلمات دیگر: