کلمه جو
صفحه اصلی

خوش فراش

فرهنگ فارسی

خوشخواب خوب فراش

لغت نامه دهخدا

خوش فراش. [ خوَش ْ / خُش ْ ف ِ ] ( ص مرکب ) خوشخواب. خوب فراش : خِرخِر؛ مرد خوش خوراک و خوش پوشاک و خوش فراش. ( منتهی الارب ).


کلمات دیگر: