کلمه جو
صفحه اصلی

دوزان

فرهنگ فارسی

صفت بیان حالت از دوزیدن دوزنده .

لغت نامه دهخدا

دوزان . (اِخ ) دهی است از دهستان بربرود بخش الیگودرزشهرستان بروجرد. دارای 866 تن سکنه . آب آن از قنات تأمین می شود. صنایع دستی زنان قالی و جاجیم بافی . راه آن اتومبیل رو. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


دوزان . (نف ، ق ) صفت بیان حالت از دوزیدن (دوختن ). دوزنده . در حال دوختن . که به دوختن اشتغال دارد. (یادداشت مؤلف ). رجوع به دوزنده شود.


دوزان. ( نف ، ق ) صفت بیان حالت از دوزیدن ( دوختن ). دوزنده. در حال دوختن. که به دوختن اشتغال دارد. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به دوزنده شود.

دوزان. ( اِخ ) دهی است از دهستان بربرود بخش الیگودرزشهرستان بروجرد. دارای 866 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین می شود. صنایع دستی زنان قالی و جاجیم بافی. راه آن اتومبیل رو. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۳°۲۰′۱۵″ شمالی ۴۹°۴۸′۱۶″ شرقی / ۳۳٫۳۳۷۵۰°شمالی ۴۹٫۸۰۴۴۴°شرقی / 33.33750; 49.80444
دوزان، روستایی است از توابع بخش بربرود شرقی در استان لرستان ایران و در کنار بزرگراه اصفهان_ الیگودرز واقع شده است.
این روستا در دهستان بربرود شرقی قرار داشته و براساس سرشماری سال ۱۳۹۵جمعیت آن ۱۰۳۱نفر (۳۶۰ خانوار) بوده است.همچنین این روستا دومین روستای پرجمعیت بخش بعد از چمن سلطان می باشد.
محصولات کشاورزی این روستا شامل گندم، جو، حبوبات و صیفی جات است. باغ های آن بیشتر به کشت انگور اختصاص دارد.


کلمات دیگر: