گدایی و دریوزه گری
تگدی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تگدی. [ ت َ گ َدْ دی ] ( اِ ) گدایی و دریوزه گری. ( ناظم الاطباء ). گدیه کردن. ( آنندراج ) :
به چهارسوی تگدی چو مشتری کردن
نهاده ست شب و روز پای دکانش.
به چهارسوی تگدی چو مشتری کردن
نهاده ست شب و روز پای دکانش.
شفائی ( از آنندراج ).
رجوع به تکدی شود.کلمات دیگر: